به شدت نیاز داشتم با کسی حرف بزنم و از ایده ها و داستان ...

به شدت نیاز داشتم با کسی حرف بزنم و از ایده ها و داستان هایی که توو سرمه واسه ش بگم . تلفن رو برداشتم تا شماره ای رو بگیرم اما هیچ کس رو نداشتم . دفترچه تلفن من پر از اسم های جور واجوره .
اما وقتی دنبال کسی می گردم تا بتونم باهاش حرف بزنم ، مببینم که به صورت مفتضحانه ای هیچ کس رو ندارم و اون اعدادی که جلوی اسم ها نوشته شده مثل اعدادی روی یک چک بی محل نوشته شده باشه ، بی ارزش و مسخره ان ...

#روزبه_معین
دیدگاه ها (۱)

ما اگر پول داشتیم، یه مغازه میخریدیم روی درش هم مینوشتیم همی...

بہ خـــدا نـــمے ارزه...بہ هیـــچ قـــیمتـــے بـــابـــات بـ...

گاهی خدا آنقدر زود به خواسته هامون جواب میده که باور نمیکنیم...

🔸 پسر: پدر چرا بعضیا با اسلام مخالف هستن؟!🔹 پدر: اسلام ک...

پارت : ۲

— چان‌بابل | ۰۶:۵۲ ☁️" من خیلی لوس و مسخره‌ام نه…؟؟ببخشید که...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط