خانواده ی جئون
خانواده ی جئون
پارت ۱۲
گفت : مرخصید
کوک ویو
این حرفو که شنیدم ا.تو براید استایل بغل کردم و بردم خونه
ا.ت: چیزی شده ؟؟
کوک: اره نه یعنی اره
ا.ت: چی شده
کوک: ...
خاستم بگم که ا.ت گفت شکمش درد میکنه ولی چطوری وقتی تازه از بیمارستان اومدیم
رفتم گفتن باید زایمان کنه
پشمام ریخت چطوری دکتره نفهمیدن بود
چند ساعت بعد
ا.ت اومد ۳ تا دخترم بغلش بود
۳ قلو
کوک: اسماشونو میزارم سولی سویی سوزی( البته توهینی نباشه به طرافداران سولی)
ا.ت: ممنون که هستی
کوک بوسش کرد و بردش داخل ماشین
چند سال بعد الان بچه هاشون۳ سالشونه
کوک: سولی بگو بچه ها بیان میخوایم بریم شهر بازی
سولی : اخجون شهل باتی( شهر بازی )
ا.ت لباس بچه هارو تنشون کرد و سوار ماشین شدن خودشو کوکم لباس پوشیدن ا.تم میکاپ لایتی کردو رفت ( همشونو میزارم )
بعد چن مین که نزدیک شهر بازی بودیم سویی گفت...
پارت ۱۲
گفت : مرخصید
کوک ویو
این حرفو که شنیدم ا.تو براید استایل بغل کردم و بردم خونه
ا.ت: چیزی شده ؟؟
کوک: اره نه یعنی اره
ا.ت: چی شده
کوک: ...
خاستم بگم که ا.ت گفت شکمش درد میکنه ولی چطوری وقتی تازه از بیمارستان اومدیم
رفتم گفتن باید زایمان کنه
پشمام ریخت چطوری دکتره نفهمیدن بود
چند ساعت بعد
ا.ت اومد ۳ تا دخترم بغلش بود
۳ قلو
کوک: اسماشونو میزارم سولی سویی سوزی( البته توهینی نباشه به طرافداران سولی)
ا.ت: ممنون که هستی
کوک بوسش کرد و بردش داخل ماشین
چند سال بعد الان بچه هاشون۳ سالشونه
کوک: سولی بگو بچه ها بیان میخوایم بریم شهر بازی
سولی : اخجون شهل باتی( شهر بازی )
ا.ت لباس بچه هارو تنشون کرد و سوار ماشین شدن خودشو کوکم لباس پوشیدن ا.تم میکاپ لایتی کردو رفت ( همشونو میزارم )
بعد چن مین که نزدیک شهر بازی بودیم سویی گفت...
۴.۳k
۰۴ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.