آن روز استخبارات عراق خبرنگاران را به منطقه عملیاتی جنوب

آن روز استخبارات عراق، خبرنگاران را به منطقه عملیاتی جنوب بصره برده بود و این عکس، معروف‌ترین یادگار آن روز شد: شهید جوانی از ایران، آرمیده در میان گل‌ها، در آستانه‌ی بهار ۱۳۶۴

به این جوان گفته بودند برود برای وطن بجنگد، گفته بودند تنِ تو در برابر تنِ وطن...
گفته بودند انگار کن سرت خزر، پایت خلیج، از دست می‌دهی که از دست نروند؟

قبول کرده بود؛ از آرزوها، از درس، از آینده، از گل‌کوچیک با بچه‌های محل، از عشق دختر همسایه، از کاپشن خلبانی، از توپ دولایه، از نوشابه تگری، از نشستن به تخت دامادی، از آتاری، از بوی عیدی، از بادبادک، از تنانگی، از آغوش، از مدل موی آلمانی، از عطر مادر، از دوچرخه‌سواری در باد، از همه چیز کنده بود و رفته بود که تنش بشود تاوان وطن!

شد؟!
دیدگاه ها (۴)

کاش یکی باشد؛که با او مثل خودِ خودت باشی.همانطورکه در خلوتت ...

یکبار هم به من گفت: «عزیزترینم»!تا آن زمان هیچ واژه‌ای نتوان...

من موهای منیژ را بیشتر از هر چیزی توی این دنیا دوست دارم یعن...

عشق یعنی که کبوتر قفسش باز شودرفتنش مشکل و جان کندنش آسان با...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط