ما نسلی بودیم که با تهدید تا سه میشمارم چشم میزاشتیم

‏ما نسلی بودیم که با تهدید "تا سه میشمارم" چشم میزاشتیم ‏ولی انقدر با وجدان بودیم اون وسط یه "دو و نیم" جا میکردیم تا دوستمون بهتر قایم شه..
#نوستالژی
دیدگاه ها (۳)

مادربزرگ سلام...این روزها همه چیز فرق کردهدیگر کسی غذا را بر...

به عید قربان قربان‌ کنند خلق جهان؛بُتا تو عید منی من ترا شو...

خدا نور پاشیده و من مست از بوی عطر چادرش.....میدانم که اینجا...

ماهی تنهای تنگم، کاش دست سرنوشتبرکه‌ای کوچک به من می‌داد، در...

عععررررررررر بچه ها خیلی سعی کردم جلوی خودم و بگیرم نرم لپاش...

وقتی نازایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط