✨ 🍃 🍂 💟 🍃 🍂 💟 🍃 🍂 🌺
✨ 🍃 🍂 💟 🍃 🍂 💟 🍃 🍂 🌺
#سالگرد_خواستگاریمون...
💞 به مناسبت دومین سالگرد مراسم خواستگاریمون که 10 تیر بود....
تا رسیدم خونه شروع کردم به شستن بالکن یه وجبیمون!!
هی سطل سطل از توی حموم آب آوردم و ریختم توی بالکن و تمیزش کردم بعدم پتو پهن کردم و بالش گذاشتم!☺ ️
سرکار سرچ کردم که غذا چی درست کنم!
در نهایت پاستا با مرغ با سس آلفردو به خاطر قشنگ بودن اسمش انتخاب شد....👌 😋
بعد امدم توی یه کاغذ مکان ضیافت و نوع غذا رو نوشتم و کاغذ رو گذاشتم توی پاکت روی جا کفشی که شوهری از در میاد ببینه!
همسری امد خونه و اینقدر حواسش به من پرت شد که پاکت رو ندید!!😄
با راهنمایی و ایما و اشاره بهش فهموندم که روی جا کفشی یه چیزی هست!! 🙄
لپ تاب رو هم آوردم دم در و آهنگ مرا ببوس گل نراقی رو که چند روز قبلش دانلود کرده بودم
رو گذاشتم و روی بالکن شام خوردیم و آهنگ گوش دادیم☺ ️
و بعدش کنار هم لم دادیم و از هوا لذت بردیم......
به همسری میگم فکر کن دو سال دیگه این موقع!!
بعد ادای کسی رو در آوردم که یه بچه ی کوچولو رو توی دستاش داره تکون میده!
شوهری هم خندید....🤗
بچه رو دادم مثلا بهش که اون تکونش بده و ساکتش کنه....
همسری هم دستای خالیش رو چند بار تکون داد و بعد دستاشو آورد بالا و بچه رو از بالکن پرت کرد پایین....😱
یعنی از خنده مردیم دوتاییمون از تصور دو سال دیگمون!🤔 😂
☝ ️ خلاصه اینکه فکر نکنید آدم باید یه باغچه ی چند هکتاری داشته باشه
که بتونه توش بشینه و لذت ببره گاهی میشه توی یه وجب بالکن
آدم برای خودش نفس بکشه و خوش باشه و از همه چی لذت ببره!!
به همین سادگی به همین خوشمزگی....🎈
telegram.me/joinchat/BpTrOT0wdWWn0WugIRcscg
🌺
🍂 💟 🍂
🍃 🍂 🌺 🍃 🍂 🌺
✨ 🍃 🍂 💟 🍃 🍂 💟 🍃 🍂 🌺
#سالگرد_خواستگاریمون...
💞 به مناسبت دومین سالگرد مراسم خواستگاریمون که 10 تیر بود....
تا رسیدم خونه شروع کردم به شستن بالکن یه وجبیمون!!
هی سطل سطل از توی حموم آب آوردم و ریختم توی بالکن و تمیزش کردم بعدم پتو پهن کردم و بالش گذاشتم!☺ ️
سرکار سرچ کردم که غذا چی درست کنم!
در نهایت پاستا با مرغ با سس آلفردو به خاطر قشنگ بودن اسمش انتخاب شد....👌 😋
بعد امدم توی یه کاغذ مکان ضیافت و نوع غذا رو نوشتم و کاغذ رو گذاشتم توی پاکت روی جا کفشی که شوهری از در میاد ببینه!
همسری امد خونه و اینقدر حواسش به من پرت شد که پاکت رو ندید!!😄
با راهنمایی و ایما و اشاره بهش فهموندم که روی جا کفشی یه چیزی هست!! 🙄
لپ تاب رو هم آوردم دم در و آهنگ مرا ببوس گل نراقی رو که چند روز قبلش دانلود کرده بودم
رو گذاشتم و روی بالکن شام خوردیم و آهنگ گوش دادیم☺ ️
و بعدش کنار هم لم دادیم و از هوا لذت بردیم......
به همسری میگم فکر کن دو سال دیگه این موقع!!
بعد ادای کسی رو در آوردم که یه بچه ی کوچولو رو توی دستاش داره تکون میده!
شوهری هم خندید....🤗
بچه رو دادم مثلا بهش که اون تکونش بده و ساکتش کنه....
همسری هم دستای خالیش رو چند بار تکون داد و بعد دستاشو آورد بالا و بچه رو از بالکن پرت کرد پایین....😱
یعنی از خنده مردیم دوتاییمون از تصور دو سال دیگمون!🤔 😂
☝ ️ خلاصه اینکه فکر نکنید آدم باید یه باغچه ی چند هکتاری داشته باشه
که بتونه توش بشینه و لذت ببره گاهی میشه توی یه وجب بالکن
آدم برای خودش نفس بکشه و خوش باشه و از همه چی لذت ببره!!
به همین سادگی به همین خوشمزگی....🎈
telegram.me/joinchat/BpTrOT0wdWWn0WugIRcscg
🌺
🍂 💟 🍂
🍃 🍂 🌺 🍃 🍂 🌺
✨ 🍃 🍂 💟 🍃 🍂 💟 🍃 🍂 🌺
۸۴۲
۰۵ مهر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.