حس می کنم که عمرم را باخته ام ...
حس می کنم که عمرم را باخته ام ...
و خیلی کمتر از آن چه که در بیست و هفت سالگی باید بدانم می دانم.
شاید علتش این است که هرگز زندگی روشنی نداشته ام.
آن عشق و ازدواج مضحک در شانزده سالگی پایه های زندگی آینده مرا متزلزل کرد.
من هرگز در زندگی راهنمایی نداشته ام.
کسی مرا تربیت فکری و روحی نکرده است.
هر چه دارم از خودم دارم و هر چه ندارم همه آن چیزهایی است که می توانسته ام داشته باشم،
اما کج روی ها و خودنشناختن ها و بن بست های زندگی نگذاشته است که به آن ها برسم.
می خواهم شروع کنم.
از نامه های فروغ فرخزاد به "ابراهیم گلستان".
و خیلی کمتر از آن چه که در بیست و هفت سالگی باید بدانم می دانم.
شاید علتش این است که هرگز زندگی روشنی نداشته ام.
آن عشق و ازدواج مضحک در شانزده سالگی پایه های زندگی آینده مرا متزلزل کرد.
من هرگز در زندگی راهنمایی نداشته ام.
کسی مرا تربیت فکری و روحی نکرده است.
هر چه دارم از خودم دارم و هر چه ندارم همه آن چیزهایی است که می توانسته ام داشته باشم،
اما کج روی ها و خودنشناختن ها و بن بست های زندگی نگذاشته است که به آن ها برسم.
می خواهم شروع کنم.
از نامه های فروغ فرخزاد به "ابراهیم گلستان".
۱.۹k
۰۸ فروردین ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.