حس می کنم که عمرم را باخته ام

حس می کنم که عمرم را باخته ام ...

و خیلی کمتر از آن چه که در بیست و هفت سالگی باید بدانم می دانم.

شاید علتش این است که هرگز زندگی روشنی نداشته ام.

آن عشق و ازدواج مضحک در شانزده سالگی پایه های زندگی آینده مرا متزلزل کرد.

من هرگز در زندگی راهنمایی نداشته ام.

کسی مرا تربیت فکری و روحی نکرده است.

هر چه دارم از خودم دارم و هر چه ندارم همه آن چیزهایی است که می توانسته ام داشته باشم،

اما کج روی ها و خودنشناختن ها و بن بست های زندگی نگذاشته است که به آن ها برسم.

می خواهم شروع کنم.

 

از نامه های فروغ فرخزاد به "ابراهیم گلستان".
دیدگاه ها (۶)

#غزلمنشین چنین زار و حزین چون روی زردان#شعری بخوان، سازی بزن...

اگر شریکیمردهستیستون باشنازکی احساسم راخانه ام سایه ایبر سر ...

کمی حوصله کن جانم که دنیا رو سرم آوار است هنوز زیر بار سنگین...

شادم که در شرار تو می سوزمشادم که در خیال تو می گریمشادم که ...

هزارمین قول انگشتی را به یاد اور پارت ۶

⁨بخشی از وصیت نامه شهید حاجی‌زاده:بسم الله الرحمن الرحیمشکر...

🌹اعوذبالله من الشیطان رجیم🌺☘🌼بِسْمِ ألله ألرحْمنِ ألرَحيمْأل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط