🔆 پندانه
🔆 #پندانه
✍ بذر اعتقادات دینی را از خردسالی در ذهن کودکت بکار
🔹پدری به پسر خردسالش یک بطری کوچک داد که داخل آن یک عدد پرتقال بزرگ بود.
🔸کودک با تعجب درون بطری را نگاه میکرد و با خود میگفت:
پرتقال به این بزرگی چطوری داخل این بطری کوچک رفته؟
🔹کودک خیلی تلاش کرد تا پرتقال را از بطری خارج کند اما بیفایده بود.
🔸از پدرش پرسید:
چهجوری این پرتقال بزرگ داخل بطری رفته؟ آخه دهنه این بطری خیلی کوچیکه!
🔹پدر، پسر را به باغ برد و یک بطری خالی کوچک را به یکی از شاخههای درخت پرتقال بست. سپس یکی از شکوفههای کوچک پرتقال را درون بطری گذاشت.
🔸روزها سپری شد و شکوفه، تبدیل به یک پرتقال بزرگ شد تا جایی که خروج آن از بطری غیرممکن شده بود.
🔹بعد از مشاهده این موضوع، کودک راز پرتقال را فهمید و جایی برای تعجب نمانده بود.
🔸پدر رو به پسر کرد و گفت:
چیزی که امروز مشاهده کردی همان دین است. اگر از خردسالی بذر اعتقادات دینی را درون ذهن کودک بکاریم، هنگام بزرگی خارجکردنش خیلی سخت میشود.
🔹دقیقا مثل این پرتقال که خارجکردنش محال است. مگر اینکه شیشه را بشکنیم و از بین ببریم.
✍ بذر اعتقادات دینی را از خردسالی در ذهن کودکت بکار
🔹پدری به پسر خردسالش یک بطری کوچک داد که داخل آن یک عدد پرتقال بزرگ بود.
🔸کودک با تعجب درون بطری را نگاه میکرد و با خود میگفت:
پرتقال به این بزرگی چطوری داخل این بطری کوچک رفته؟
🔹کودک خیلی تلاش کرد تا پرتقال را از بطری خارج کند اما بیفایده بود.
🔸از پدرش پرسید:
چهجوری این پرتقال بزرگ داخل بطری رفته؟ آخه دهنه این بطری خیلی کوچیکه!
🔹پدر، پسر را به باغ برد و یک بطری خالی کوچک را به یکی از شاخههای درخت پرتقال بست. سپس یکی از شکوفههای کوچک پرتقال را درون بطری گذاشت.
🔸روزها سپری شد و شکوفه، تبدیل به یک پرتقال بزرگ شد تا جایی که خروج آن از بطری غیرممکن شده بود.
🔹بعد از مشاهده این موضوع، کودک راز پرتقال را فهمید و جایی برای تعجب نمانده بود.
🔸پدر رو به پسر کرد و گفت:
چیزی که امروز مشاهده کردی همان دین است. اگر از خردسالی بذر اعتقادات دینی را درون ذهن کودک بکاریم، هنگام بزرگی خارجکردنش خیلی سخت میشود.
🔹دقیقا مثل این پرتقال که خارجکردنش محال است. مگر اینکه شیشه را بشکنیم و از بین ببریم.
۹۹۶
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.