روایت اول
روایت اول:
چشمهایش از شادی می درخشید
صورت گذاشت روی صورتِ اسماعیل
و خدا را شکر کرد که اسماعیل را به او بخشید
روایت دوم:
چشمهایش از اشک سرخ شده بود.
صورت گذاشت روی صورتِ علی.
گفت: بعدِ تو خاک بر سرِ دنیا.
صدای هلهلهی دشمن بلند شد ...
#علی_اکبر
#کیوان_کیانی
چشمهایش از شادی می درخشید
صورت گذاشت روی صورتِ اسماعیل
و خدا را شکر کرد که اسماعیل را به او بخشید
روایت دوم:
چشمهایش از اشک سرخ شده بود.
صورت گذاشت روی صورتِ علی.
گفت: بعدِ تو خاک بر سرِ دنیا.
صدای هلهلهی دشمن بلند شد ...
#علی_اکبر
#کیوان_کیانی
- ۴.۳k
- ۰۶ شهریور ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط