تنها که می شوم زنی مدفون
تنها که می شوم زنی مدفون
در من، زیر لب ترانه می خواند،
شعر می دوزد و برای خاطراتش قصه می بافد...!
زنی ناشناس که دست
از سر خرابِ تنهایی ام
بر نمی دارد
بانو این روزها که نمی خندی
انگار هستی ازنفس ایستاده
بر داغ دل ما،
مانده غوغای سکوت
؛✨💛
در من، زیر لب ترانه می خواند،
شعر می دوزد و برای خاطراتش قصه می بافد...!
زنی ناشناس که دست
از سر خرابِ تنهایی ام
بر نمی دارد
بانو این روزها که نمی خندی
انگار هستی ازنفس ایستاده
بر داغ دل ما،
مانده غوغای سکوت
؛✨💛
۲۹۱.۵k
۱۰ دی ۱۴۰۱