🎇تنفر تبدیل به عشق🎇پارتـ¹⁹
#امیر
لبشو گذاشت رو لب ا.ت و هِی مک میزد اینقدر مِک زد که از لبایِ ا.ت خون اومد!
ولی ا.ت هیچی نمیگفت......
تو همین حین لباسایِ ا.ت و خودشو در آورد.....
خودتون +18 بکنین!!!!!
بی زحمت گزارش نده فقط یه لبه دروغه ا.ت رو قورت بده!
#ا.ت
از زبان ا.ت⇠اینقدر لبمو مک زد ازش خون اومد خیلی درد دارمـ!
ولی حق داره ۱۵ سال بهش گفتم قاتل و به چشم یه قاتل دیدمش که چشم یهو سیاهی رفت.....
#امیر
از زبان امیر⇠داشتم باهاش حال میکردم که دیدم بدنش یهو سرد شد دیدم چشم هاش بستس گفتم:(( ا.ت!!؟
جوابی نداد!
دوباره گفتم:(( ا.ت ا.ت ا.ت ؟!
جوابی نداد!
بدنش خیلی سرد شده بود رنگ صورتش مثل گچ سفید شده بود نگرانش شدم از روش بلند شدم لباسمو پوشیدم و رفتم پیش مادر ا.ت.......
#امیر
گفت:(( زنمو کمکم کن....
#مادر_ا.ت_
گفت:(( تو همیشه گند میزنی!
حا بگو باز چه سوتی ای دادی؟!
#امیر
گفت:(( داشتم باهاش حال میکردم بدنش یهو خیلی سرد شد صداش زدم جواب نداد عین مرده شده.....
کمکم کن......
#مادر_ا.ت_
گفت:(( بدو......
رسیدن تو اتاق ا.ت و از امیر پرسید:(( چقدر بهش نزدیک شدی؟!
#امیر
گفت:(( خیلی!
تا مرز ارضا رفتمـ!
#مادر_ا.ت_
گفت:(( صدای نفسش رو شنیدی؟!
#امیر
گفت:(( نه!
#مادر_ا.ت_
گفت:(( از کی؟!
#امیر
گفت:(( از وقتی رفتم سمتش!
چرا اینقدر سوال میپرسی بگو چش شده؟!
#مادر_ا.ت_
گفت:(( شانس بیاری که زنده بمونه!
ا.ت رو کشتی!
میگی چیزیش شده؟!
زود باش ببریمش تو اتاق بازی با مرگ......
#امیر
گفت:(( اتاق مرگ؟!
#مادر_ا.ت_
گفت:(( زود باش......
#امیر
گفت:(( باشه!!!!
امیر ا.ت رو بغل کرد و برد تو اتاق بازی با مرگ......
🎇اتاق بازی با مرگ در این فیڪ یعنی چیه؟🎇
🎇اتاق بازی با مرگ یعنی یکی یه چیزی که خیلی واسش با ارزشه رو میده و در اِزاش چیزی که میخواد رو میگیره!🎇
وارد اتاق بازی با مرگ شدن اونجا یه آدم بود که معلوم نیست چیه شاید جن (نترسین همش چرته😁)
#آدمه_تو_اتاق_بازی_با_مرگ_
گفت:(( چی میخواین؟!
مادر ا.ت واسه یارو همه چی رو تعریف کرد و یارو جواب داد......
#آدمه_تو_اتاق_بازی_با_مرگ_
گفت:(( تو (منظورش مادر ا.ت عه) تنها چیز با ارزش زندگیت همین دختره.....
پس نمیتونی چیزی به من بدی......
ولی تو (منظورش امیر عه) میتونی حافظه تو به من بدی تا در عوض من هم زندگی دوباره به این دختر بدم!!!!
#امیر
گفت:(( حافظه ی من مگه چی توشه؟!
(نویسنده⇠😂 جواب نویسنده⇠کاه😂)
🎇اینم پارتـ¹⁹🎇
لبشو گذاشت رو لب ا.ت و هِی مک میزد اینقدر مِک زد که از لبایِ ا.ت خون اومد!
ولی ا.ت هیچی نمیگفت......
تو همین حین لباسایِ ا.ت و خودشو در آورد.....
خودتون +18 بکنین!!!!!
بی زحمت گزارش نده فقط یه لبه دروغه ا.ت رو قورت بده!
#ا.ت
از زبان ا.ت⇠اینقدر لبمو مک زد ازش خون اومد خیلی درد دارمـ!
ولی حق داره ۱۵ سال بهش گفتم قاتل و به چشم یه قاتل دیدمش که چشم یهو سیاهی رفت.....
#امیر
از زبان امیر⇠داشتم باهاش حال میکردم که دیدم بدنش یهو سرد شد دیدم چشم هاش بستس گفتم:(( ا.ت!!؟
جوابی نداد!
دوباره گفتم:(( ا.ت ا.ت ا.ت ؟!
جوابی نداد!
بدنش خیلی سرد شده بود رنگ صورتش مثل گچ سفید شده بود نگرانش شدم از روش بلند شدم لباسمو پوشیدم و رفتم پیش مادر ا.ت.......
#امیر
گفت:(( زنمو کمکم کن....
#مادر_ا.ت_
گفت:(( تو همیشه گند میزنی!
حا بگو باز چه سوتی ای دادی؟!
#امیر
گفت:(( داشتم باهاش حال میکردم بدنش یهو خیلی سرد شد صداش زدم جواب نداد عین مرده شده.....
کمکم کن......
#مادر_ا.ت_
گفت:(( بدو......
رسیدن تو اتاق ا.ت و از امیر پرسید:(( چقدر بهش نزدیک شدی؟!
#امیر
گفت:(( خیلی!
تا مرز ارضا رفتمـ!
#مادر_ا.ت_
گفت:(( صدای نفسش رو شنیدی؟!
#امیر
گفت:(( نه!
#مادر_ا.ت_
گفت:(( از کی؟!
#امیر
گفت:(( از وقتی رفتم سمتش!
چرا اینقدر سوال میپرسی بگو چش شده؟!
#مادر_ا.ت_
گفت:(( شانس بیاری که زنده بمونه!
ا.ت رو کشتی!
میگی چیزیش شده؟!
زود باش ببریمش تو اتاق بازی با مرگ......
#امیر
گفت:(( اتاق مرگ؟!
#مادر_ا.ت_
گفت:(( زود باش......
#امیر
گفت:(( باشه!!!!
امیر ا.ت رو بغل کرد و برد تو اتاق بازی با مرگ......
🎇اتاق بازی با مرگ در این فیڪ یعنی چیه؟🎇
🎇اتاق بازی با مرگ یعنی یکی یه چیزی که خیلی واسش با ارزشه رو میده و در اِزاش چیزی که میخواد رو میگیره!🎇
وارد اتاق بازی با مرگ شدن اونجا یه آدم بود که معلوم نیست چیه شاید جن (نترسین همش چرته😁)
#آدمه_تو_اتاق_بازی_با_مرگ_
گفت:(( چی میخواین؟!
مادر ا.ت واسه یارو همه چی رو تعریف کرد و یارو جواب داد......
#آدمه_تو_اتاق_بازی_با_مرگ_
گفت:(( تو (منظورش مادر ا.ت عه) تنها چیز با ارزش زندگیت همین دختره.....
پس نمیتونی چیزی به من بدی......
ولی تو (منظورش امیر عه) میتونی حافظه تو به من بدی تا در عوض من هم زندگی دوباره به این دختر بدم!!!!
#امیر
گفت:(( حافظه ی من مگه چی توشه؟!
(نویسنده⇠😂 جواب نویسنده⇠کاه😂)
🎇اینم پارتـ¹⁹🎇
۴.۱k
۱۷ خرداد ۱۴۰۰