که مادر بزرگ و مادرم رو دیدم

که مادر بزرگ و مادرم رو دیدم
مادرم زد تو گوش سوا
هه
جیمین :دختره هرزه دعا کن بلایی سرش نیومده باشه (داد)
مادر جیمین :ماهم باهات میایم
ا.ت رو رسوندیم بیمارستان
جیمین :این خراب شده دکتر نداره (داد)
پرستار :لطفا آروم باشید
جیمین :زنم داره میمیره آروم باشم ؟
دکتر ا.ت رو برد و گفت زخم هاش رو پانسمان می‌کنه

جیمین :چرا این کار رو کردی؟
سوا :چون من دوستت دارم
جیمین :اما من چند سالی هست اونو دوست دارم
دیدگاه ها (۳)

ویو پسرا داشتیم با بابا حرف می‌زدیم که یهو صدای جیغ مادرم او...

خب حیحی اومدم بگم ممکن یه مدت نباشم 👍

مادر جیمین:اون دختره هرزه چطور جرعت کرده (داد ،عصبانیت)جیمین...

کلیپ پارت قبلی سرش۸۰ تا عکس گرفتم 😐

پارت ۹۷ فیک ازدواج مافیایی

پارت ۸۸ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط