مادر جیمیناون دختره هرزه چطور جرعت کرده
مادر جیمین:اون دختره هرزه چطور جرعت کرده
(داد ،عصبانیت)
جیمین ویو :
معلوم بود دروغمیگه ا.ت هیچ وقت چنین کاری نمیکنه
بهش نزدیک شدم و به زخمش دست زد
سوا:هق ددی میبینی باهام چیکار کرده
جیمین :درست حدس زدم
مادر جیمین و مادر بزرگ جیمین :چی؟
یه لیوان آب آوردم و روش خالی کردم
جیمین بفرمایید اینم از این (نیشخند)
رفتم بالا تا یه سر به ا.ت بزنم
وقتی در اتاق رو باز کردم
جیمین:ا.ت ا........ا.تتت خوبی؟
سوا هرزه(داد)
سریع ا.ت رو بلند کرد و داشتم از پله ها پایین میرفتن.....
(داد ،عصبانیت)
جیمین ویو :
معلوم بود دروغمیگه ا.ت هیچ وقت چنین کاری نمیکنه
بهش نزدیک شدم و به زخمش دست زد
سوا:هق ددی میبینی باهام چیکار کرده
جیمین :درست حدس زدم
مادر جیمین و مادر بزرگ جیمین :چی؟
یه لیوان آب آوردم و روش خالی کردم
جیمین بفرمایید اینم از این (نیشخند)
رفتم بالا تا یه سر به ا.ت بزنم
وقتی در اتاق رو باز کردم
جیمین:ا.ت ا........ا.تتت خوبی؟
سوا هرزه(داد)
سریع ا.ت رو بلند کرد و داشتم از پله ها پایین میرفتن.....
- ۳.۰k
- ۱۲ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط