به من م گفت چشم ها تو مرا به این روز انداخت این نگا

به من مى گفت: “چشم هاى تو مرا به این روز انداخت.. این نگاهِ تو کارِ مرا به اینجا کشانده تاب و تحمل نگاه هاى تو را نداشتم نمى دیدى که چشم بر زمین مى دوختم!؟” به او گفتم: “در چشم هاى من دقیق تر نگاه کن جز تو هیچ چیزى در آن نیست…” .
دیدگاه ها (۲۰۷)

وقتی ازته دل بخندیوقتی هرچیزی رابه خودت نگیریوقتی سپاسگزار ا...

خدا زمین رو مدور آفرید تا بهانسان بگه همون لحظه ای که فکر می...

خنده های تو… نه تنها هر دردی را شفا می‌دهد… جان می‌بخشد⁦ خند...

‌ ‌ ‌‌اون روزی که یاد گرفتی از کسی انتظار چیزی رو نداشته باش...

انتخابی روز ....

دردهایی که راهِ برگشت ندارندشب‌ها با قرص می‌خوابم،اما خوابم ...

مرا تو ای صنما در کنار باید و نیستچرا تو را نگه مهربار باید ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط