یک گنجهای

یک گنجه‌ای،
کشویی،
چیزی هم باشد که آدم
«چه خوبه که هست»هایش
را بگذارد توش؛
هر از گاهی که همه‌ی آدم‌ها ناامیدش می‌کنند از بودن،
بازش کند،
گنجینه‌اش را نگاه کند،
دست بکشد،
لبخند بِدوَد توی صورتش،
کشو را ببندد،
یک نفس عمیق بکشد و برگردد به زندگی

#حسین_وحدانی
دیدگاه ها (۶)

آقاجان دلم خیلی گرفته...

سبز آبی کبودِ من!چشم‌های تو معنای تمام جمله‌های ناتمامی‌ست ک...

هر چقدر بیشتر میگذرد میفهمم برای این حجم از دلتنگی برنامه‌ری...

پارت 18

4

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط