💔دلنامه جانسوز پدر شهید والامقام مهدی طهماسبی
💔دلنامه جانسوز پدر شهید والامقام مهدی طهماسبی
گفتن حالش خوب نیست
برای همسرت هم دعا کن!
در بمباران های خوزستان
مرد روزهای سخت شده بودم
این نیز یک امتحان الهی بود
۹ ماه چشم انتظارش بودم
در خیالم ،
چهره ی معصومانه اش را
بارها بوسیده بودم
باید خودم را مقاوم نشان میدادم
با جمله "راضی ایم به رضای خدا" ،
همسرم را بدرقه کردم
هرچه زمان میگذشت
ضربانم تندتر و تندتر میشد
خیال های خوب و بد
آرزوی های نیک و طولانی
به مخیله ام هجوم آورده بود
باید پناه میبُردم به مأمنی امن
کُنج نمازخانه بیمارستان خلوت کردم
دلم مُچاله شده بود
دو رکعت نماز خواندم و گفتم
بنده ی توایم، داده و نداده ات را شکر
اگر قرار است بشود سربازِ اسلام
آن را به مادرش ببخش!
اسمش را مَهدی میگذارم
اصلا بشود جان فدای مَهدی فاطمه!
ما هرچه داریم از فاطمه س است و فرزندان او..
صدای پرستار در گوشم پیچید
مژدگانی ما یادتان نرود
مادر و فرزند هر دو سالمند!
از روز اول فدای حضرت مادر س شدی.
تمام روزهایی که در خط مقدم بودم
تو
یک تنه
جای خالی مرا
مردانه اما
در خانه پُر کردی!
از روزهایی که در مناطق محروم ایذه
مخلصانه خدمت کردی و قد کشیدی
تا روزی لباس رزم تَن کردی
بر عهدی که در ۱۴ آبان بستم پایبند بودم
خردادِسال۹۵- فرودگاه امام
روزی که بارِ آخر پای ماشین
کوله ات را دستت دادم
دم گوشم ثابت کردی برایمان نبودی و نیستی!
وقتی گفتی "بابا! من شهید میشوم
آمدی، از آن درب بیا
پیکر شهدا را از دربِ ...."
این بار نیز باید پای پیمانم میماندم
میدانی پسرم؟!
سخت تر از روز به دنیا آمدنت،
روزِ رفتَنَت بود!
تولدت مبارک مَهدی بابا
─┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─
🎁 عارفان مجاهد | شهیدان عشریه و طهماسبی
🌐 | www.aref-e-mojahed.ir
🔗 | @arefanemojahed
📧 | info@aref-e-mojahed.ir
✅ نشرش با شما
گفتن حالش خوب نیست
برای همسرت هم دعا کن!
در بمباران های خوزستان
مرد روزهای سخت شده بودم
این نیز یک امتحان الهی بود
۹ ماه چشم انتظارش بودم
در خیالم ،
چهره ی معصومانه اش را
بارها بوسیده بودم
باید خودم را مقاوم نشان میدادم
با جمله "راضی ایم به رضای خدا" ،
همسرم را بدرقه کردم
هرچه زمان میگذشت
ضربانم تندتر و تندتر میشد
خیال های خوب و بد
آرزوی های نیک و طولانی
به مخیله ام هجوم آورده بود
باید پناه میبُردم به مأمنی امن
کُنج نمازخانه بیمارستان خلوت کردم
دلم مُچاله شده بود
دو رکعت نماز خواندم و گفتم
بنده ی توایم، داده و نداده ات را شکر
اگر قرار است بشود سربازِ اسلام
آن را به مادرش ببخش!
اسمش را مَهدی میگذارم
اصلا بشود جان فدای مَهدی فاطمه!
ما هرچه داریم از فاطمه س است و فرزندان او..
صدای پرستار در گوشم پیچید
مژدگانی ما یادتان نرود
مادر و فرزند هر دو سالمند!
از روز اول فدای حضرت مادر س شدی.
تمام روزهایی که در خط مقدم بودم
تو
یک تنه
جای خالی مرا
مردانه اما
در خانه پُر کردی!
از روزهایی که در مناطق محروم ایذه
مخلصانه خدمت کردی و قد کشیدی
تا روزی لباس رزم تَن کردی
بر عهدی که در ۱۴ آبان بستم پایبند بودم
خردادِسال۹۵- فرودگاه امام
روزی که بارِ آخر پای ماشین
کوله ات را دستت دادم
دم گوشم ثابت کردی برایمان نبودی و نیستی!
وقتی گفتی "بابا! من شهید میشوم
آمدی، از آن درب بیا
پیکر شهدا را از دربِ ...."
این بار نیز باید پای پیمانم میماندم
میدانی پسرم؟!
سخت تر از روز به دنیا آمدنت،
روزِ رفتَنَت بود!
تولدت مبارک مَهدی بابا
─┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─
🎁 عارفان مجاهد | شهیدان عشریه و طهماسبی
🌐 | www.aref-e-mojahed.ir
🔗 | @arefanemojahed
📧 | info@aref-e-mojahed.ir
✅ نشرش با شما
۷.۶k
۱۴ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.