عشق رو نمیشه فریاد زد....

عشق رو نمیشه فریاد زد....
Part:2

_عه عه ا...اونجا الان....الانننن
&چته چی شده؟
_اشاره کردم به یکی از قسمت ها
اونجا رو نگاه کنن
&سرم رو برگردوندم اونجایی که هلن گفت
هلن اینجا که هیچی نیس!
_اره دیگه فقط می خواستم کرم بریزم😂
&خیلی ممنون 😐
_خواهش می کنم...😂😂

پرش زمانی به بعد از جشن.....

+هلن و جین من باید برم دیگه فعلا بچه ها
_باشه برو مواظب خودت باش
+باشه کوشولو...
و بعد رفتم

″ویو هلن″
جوجو رفت وقتی رفت قرار شد جین من رو برسونه خونه ولی قبلش گفتم بریم یکم بگردیم و اونم قبول کرد و خیلی سریع سوار ماشین شدیم
و حرکت کردیم
یکم دور زدیم من خستم بود و نفهمیدم کی خوابم برد...

ویو جین: بعد از رفتن جوجو ما رفتیم یکم دور بزنیم و تو راه هلن خوابش برد
خیلی ناز خوابیده بود دلم نیومد بیدارش کنم
برا همین چون میدونستم هروقت بیدار میشه کشتی تصمیم گرفتم ببرمش رستوران تا بهام غذا بخوریم
رفتیم رستوران
و اونجا از خواب بیدارش کردم
&هلن خانم بلند شو
_بزار پنج دقیقه دیگه بخوابم (با خواب‌آلودگی گفت)
&نه بیدار شو دیگه
_بله چته؟
&عه بیدار شدی؟
_اگه کاری نداری برم بخوابم..
&نه نه بیا بریم غذا بخوریم
_مگه الان کجاییم؟
&دم در رستوران!
_عه! ولی من خوابم میاد من و ببر خونه
&ولی من گشنمه
اگه بردمت خونه خودت باید برام غذا درست کنی!
_اوکی و بعد دوباره خوابیدم...
&دختر خوابالو موهاشو ناز کردم و بعد حرکت کردیم سمت خونه هلن...
ویو جوجو:
داشتم برا خودم تو خیابون قدم میزدم که‌......

اینم پارت دوم
اومید وارم خوشتون بیاد ✨
شرایط: ۱۷تا لایک✨
ملسی که حمایت می کنین🤍