″عشق رو نمیشه فریاد زد″

″عشق رو نمیشه فریاد زد″
Part:1

ویو هلن:
چرا جین نیومد بهم قول داد که واسه جشن پایان تحصیلم میاد...
همین جوری داشتم به دور برم نگاه میکردم که جوجو زد رو پاک و من به خودم اومدم
+ایگو کجایی دختر؟ به چی فکر می کنی؟
_به این دارم فکر میکنم چرا جین نیومده...
+تِف تِف تِف رفیق ما به جای این که الان شاد باشه داره به نیومدن رلش فکر می‌کنه
_رفیق مارو نگا...
+دلت هم بخواد همچین رفیقی داری
_معلومه که دلم هم می خواد
+بیا یکم مست کنیم
_باشه
و بعد یه پیک زدیم
چند دقیقه بعد جین اومد
و من سریع رفتم پیشش و بغلش کردم
_تو قرار بود خیلی زود تر بیای
&شرمنده چاگیا کار داشتم
داشتیم برا آلبوم جدید آماده میشدیم...
_عیبی نداره مهم اینه که الان اومدی
و بعد رفتیم و نشستیم...

ویو جیم:
امروز جشن پایان تحصیل هلن بود یکم دور کردم چون کار داشتم
ولی خوب بازم دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدنه...
وقتی رسیدم سریع اومد و بغلم کرد
و بعد رفتیم نشستیم..
+به به آقای کیم سوکجین این رفیق ما خیلی منتظرت بود
&به به خانم کیم جوجو میدونم ازش هم معذرت خواهی کردم...
_خدایا این دوتا باز شروع کردن
&من که نمی خواستم شروع کنم خودش شروع کرد...
_عه عه ا...اونجا الان...الانننن...


اینم پارت یک🤍

اومید وارم خوشتون بیاد
منتظر حمایت هاتون هستم
شرایط:هفتا لایک و دوتا کامنت :)..
ملسی که حمایت می کنین 🤍🐾