خورشید را

خورشید را
در تردید گاهِ سینه ام
سنجاق کن
و تیله ی چشمانت را
به قلب خسته ام بسپار

به گمانم برایِ یک عمر عاشقی
کافی ست
دیدگاه ها (۱)

مبادا امشب به خوابم نیایی عشق جان من ...چقدر خوب است که شب ه...

زندگی صحنه دل بود که من کات شدمبس که در محضر چشم تو، مجازات ...

جایی در باطنت پیدا کن که سرشار از شادمانی ست و با آن دردهایت...

گاهی همین که دل به کسی بسته‌ای، بس است بغضت ترک‌ترک شد و نشک...

با توام آااااای ! پدر سوخته بازی کافی ستهی خرابم کنی و باز ب...

ولادت بانو و روز تمام قشنگای ویس مبارک😍😍😍مادر، عین زیبایی ست...

برو بمیربمیر بمیر بمیر بمیر بمیر تو لیاقت شونو نداری! فقط ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط