بسم الله

بسم الله_
هر دو داشتیم برای شروع یک روز دیگر آماده میشدیم....
اما
✔وقتی من چادرم را اتو میزدم تا با پوشیدنش زیبایی و اندام دخترانه ام را از نگاه مردهای غریبه و همسر یک زن و پدر یک بچه حفظ کنم و لبخند خدا را بخرم....
تو داشتی مانتوی بدون دکمه و تنگت را جلوی آینه پرو میکردی و در ذهنت تصور میکردی نگاه هایی که به سمتت خواهد چرخید وقتی با ساپورتت ستش کنی...
.
✔وقتی من داشتم #لاک و #آرایشم را پاک میکردم تا مثل یک فرشته پاک از خانه خارج شوم
( همان لاک و آرایشی که برای نامحرم و غریبه ها لقب شیطانی میگیرند و میشود ابزار دست شیطان... میشود #ماتیکهای_شیطانی )
تو داشتی با وسایل تباهی ات خودت را هفت رنگ میکردی...تا شبیه فلان دختر بدنام معروف توی اینستاگرام شوی و دلبری کنی از مردهای غریبه و دل امام زمان را بشکنی...
.
✔وقتی من با بسم الله و آیت الکرسی از خانه خارج میشدم و مواظب بودم موهایم بیرون نباشد...
تو داشتی به دوست پسر جدیدت زنگ میزدی تا یک قرار حرام را رقم بزنی و موهایت را گیس میکردی تا از (مثلا) روسری ات بیرون بیندازی...
.
✔و دیر یا زود...
وقتی من در آغوش گرم خدا آرام گرفته ام و لبخند حضرت زهرا از من برداشته نمیشود...
تو در آتش خودخواهی ها و نفس خواهی هایت میسوزی... در آتش بله گفتن به شیطان و نفست...در حالی که خشم خدا را خریده ای و حضرت زهرا نگاهت نمیکند!!
.
بله هر دوی ما خدا و حضرت زهرا را دوست داشتیم... میدانم...
اما من دوست داشتنم را ثابت کردم،روی نفسم پا گذاشتم وانتخاب های درست کردم..
و تو فقط از دوست داشتن دم زدی!!
و درانتخاب هایت بی سلیقگی کردی و چیز دیگری را نشان دادی!!
ای کاش دوست داشتنت را ثابت میکردی!!
ارادتمند ز.د _ماتیکهای شیطانی

تصاویر بیشتر در این زمینه:
محرم آرایش اینستاگرام
دیدگاه ها (۱۶)

یه روز خوب با دوستم تو حرم (دوستم عکسو گرفت)امام رضا نوکرتم....

رحلت آیت الله طبسی تسلیت باد...فردا شنبه در مشهد تعطیلی رسمی...

عاشق این کپلام با اینکه سنم بالاست ولی اینو با بستنی هیچ وقت...

فقط یه حرف خواهروونه به تو....آبجی خوبم میدونستی...من هم عاش...

پارت آخر فصل اول شیش ماه بعدمن و تهیونگ الان شیش ماه هست که ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط