تا

ﺷﻬﺮ ﭘﺮ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ...

ﺧﺎﻃﺮﻩ ﻫﺎﯼ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺑﻮﺩﻥ ...

ﺑﺎﺭﺍﻥ ﮐﻪ ﻣﮯ ﺑﺎﺭﺩ ...

ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ تاﺯﻩ ﻣﮯ ﺷﻮﺩ ...

ﻭ ﻣﻦ ...

ﺑﻪ ﺯﺧﻢ ﮐﻬﻨﻪﺀ ﻧﯿﻤﮑﺘﮯ ﻓﮑﺮ ﻣﮯﮐﻨﻢ ...

ﮐﻪ ﺑﺮ ﺗﻨﺶ ﺣﮏ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ:

" ﺁﻣﺪﻡ ... ﻧﺒﻮﺩﯼ❤
دیدگاه ها (۳)

هنوز هم با عروسَـکهایم حَرف میزنَم ...هنوزم هَم برایِشان لـا...

آسمـآن رآ مرخـص میکنـم ...دیگـر بـه هـوآ هـم نیـآز نـدآرم......

•به سمت ماندنت ... •راهی ...•نمیشوی چرا ...؟ •گاهی ...•ست...

هـمـیـشـه‍ چـیـزے هـسـتـــ ...کـه‍ تـو را یـادم بـیـاو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط