من هفده سالم بود...
من هفده سالم بود...
کنج اتاقم نشسته بودم ؛ هندزفریم و بغل کرده بودم و غرق آهنگام شده بودم!
محو کارای روزمره و دیوونگیای خودم وسطِ تنهاییام!
حواسمم همش پی زندگی خودم بود!
درس میخوندم و گاهیم اینجا میشد پاتوق غر زدنای وقت و بی وقتم!
همه ی دوستام وارد هجده سالگی شده بودن و فقد مونده بود من!
ته تغاریِ تابستون هشتاد و دو که از همشون کوچیک تره!
هر روز و هر شب زل میزدم به دیوار و به روز تولدم فکر میکردم!
به زندگی جدیدی که قراره شروع کنم!
فکر میکردم همه چیز باید خیلی عجیب غریب باشه!
ولی غافل از اینکه به جز یدونه شمع بیشتر قرار نیست چیزی عوض شه!
همچی روال بود ، مث قبل!
تا اینکه سر و کله ی تو پیدا شد!
قبلا بودی ، اما نمیدیدمت!
یا شاید فکر میکردم همیشه دلت میخاد من و نصف کنی و خودتم خوب میدونی چرا!
تا اینکه از شب فردای تولدم شروع کردیم حرف زدن و حرف زدن!
دور بودی!...
دورِ دور!
ولی هرشب من و میبردی لب پنجره ماه و نشونم میدادی!
دستات و باز میکردی و تو بغلت جا میشدم!
انگشتات و میکشیدی روی موهام و نوازششون میکردی!
میشدی درخشان ترین ستاره تو تاریک ترین شبم!
حرف میزدم ، گوش میدادی ، بغض میکردم میدیدی ، و حتی موقه گریه کردن اشکام و پاک میکردی!
آخرسرم با صدات مث یه لالایی دلنشین پلکام سنگین میشد!
مثل همه ی آدمای دوس داشتنی زندگیم ؛ نمیدونم چیشد ، نمیدونم از کجا اومدی ، حتی اصلا نمیدونم چرا وقتی الان دارم برات مینویسم بغض کردم و دلتنگ شدم و واسه بغل کردنت بی تابم ، منی که حتی از نزدیکم ندیدمت!
ولی هرچی هست از وقتی اومدی به جای آهنگام صدات و بغل میکنم و غرق چشمات تو عکسا میشم!
حواسمم همش پرت دوست داشتنت میشه و بیشتر از جون خودم دوسِت دارم!
تو حتی بهم ثابت کردی میشه دلتنگ بغل کسی شد که هیچ وقت بغلش نکردی!
ميگما...
اومدن تو قشنگ ترین اتفاق هجده سالگیم شد!
اصلا شاید تو یه هدیه ای ؛ از طرف خدا ؛ واسه منی که بهت وابسته م!...
خلاصه که خیلی دوست دارم :) 🤍🔗💜
_هَمیشِگیم🥺💕_
#کیانا_نوشت
هفتم دی ماه 1400
پ.ن : خودش میدونه با کیم دیگه
مگه نه!؟؟
البته امیدوارم خونده باشیش
یادمه ی بار واسم کامنت گذاشته بودی : "حال ندارم متنت و بخونم ولی حتما قشنگه🙂😂"
ـــــــــــــــــــــــــــ...🎼🤍...ـــــــــــــــــــــــــــ
طُ واسه من جونی و درمونی و تموم زندگیمی
کاشکی که بدونی
تو هر چی بشه واسه من همونی
بزار راحت بگم :
#آروم_جونی
🎧 : Khiaboonaye in shahr | Novan
کنج اتاقم نشسته بودم ؛ هندزفریم و بغل کرده بودم و غرق آهنگام شده بودم!
محو کارای روزمره و دیوونگیای خودم وسطِ تنهاییام!
حواسمم همش پی زندگی خودم بود!
درس میخوندم و گاهیم اینجا میشد پاتوق غر زدنای وقت و بی وقتم!
همه ی دوستام وارد هجده سالگی شده بودن و فقد مونده بود من!
ته تغاریِ تابستون هشتاد و دو که از همشون کوچیک تره!
هر روز و هر شب زل میزدم به دیوار و به روز تولدم فکر میکردم!
به زندگی جدیدی که قراره شروع کنم!
فکر میکردم همه چیز باید خیلی عجیب غریب باشه!
ولی غافل از اینکه به جز یدونه شمع بیشتر قرار نیست چیزی عوض شه!
همچی روال بود ، مث قبل!
تا اینکه سر و کله ی تو پیدا شد!
قبلا بودی ، اما نمیدیدمت!
یا شاید فکر میکردم همیشه دلت میخاد من و نصف کنی و خودتم خوب میدونی چرا!
تا اینکه از شب فردای تولدم شروع کردیم حرف زدن و حرف زدن!
دور بودی!...
دورِ دور!
ولی هرشب من و میبردی لب پنجره ماه و نشونم میدادی!
دستات و باز میکردی و تو بغلت جا میشدم!
انگشتات و میکشیدی روی موهام و نوازششون میکردی!
میشدی درخشان ترین ستاره تو تاریک ترین شبم!
حرف میزدم ، گوش میدادی ، بغض میکردم میدیدی ، و حتی موقه گریه کردن اشکام و پاک میکردی!
آخرسرم با صدات مث یه لالایی دلنشین پلکام سنگین میشد!
مثل همه ی آدمای دوس داشتنی زندگیم ؛ نمیدونم چیشد ، نمیدونم از کجا اومدی ، حتی اصلا نمیدونم چرا وقتی الان دارم برات مینویسم بغض کردم و دلتنگ شدم و واسه بغل کردنت بی تابم ، منی که حتی از نزدیکم ندیدمت!
ولی هرچی هست از وقتی اومدی به جای آهنگام صدات و بغل میکنم و غرق چشمات تو عکسا میشم!
حواسمم همش پرت دوست داشتنت میشه و بیشتر از جون خودم دوسِت دارم!
تو حتی بهم ثابت کردی میشه دلتنگ بغل کسی شد که هیچ وقت بغلش نکردی!
ميگما...
اومدن تو قشنگ ترین اتفاق هجده سالگیم شد!
اصلا شاید تو یه هدیه ای ؛ از طرف خدا ؛ واسه منی که بهت وابسته م!...
خلاصه که خیلی دوست دارم :) 🤍🔗💜
_هَمیشِگیم🥺💕_
#کیانا_نوشت
هفتم دی ماه 1400
پ.ن : خودش میدونه با کیم دیگه
مگه نه!؟؟
البته امیدوارم خونده باشیش
یادمه ی بار واسم کامنت گذاشته بودی : "حال ندارم متنت و بخونم ولی حتما قشنگه🙂😂"
ـــــــــــــــــــــــــــ...🎼🤍...ـــــــــــــــــــــــــــ
طُ واسه من جونی و درمونی و تموم زندگیمی
کاشکی که بدونی
تو هر چی بشه واسه من همونی
بزار راحت بگم :
#آروم_جونی
🎧 : Khiaboonaye in shahr | Novan
۵۳.۴k
۰۷ دی ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۵۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.