فقیری به نزد هندوانه فروشی رفت و گفت هندوانه برای رضای

🌿 فقیری به نزد هندوانه فروشی رفت و گفت: هندوانه برای رضای خدا به من بده ، فقیرم و چیزی ندارم. هندوانه فروش در میان هندوانه ها گشتی زد و هندوانه ی خراب و به درد نخوری را به فقیر داد. فقیر نگاهی به هندوانه کرد ، دید هندوانه ای نیست که خورده شود

🌿 سپس مقدار پولی که به همراه داشت را به هندوانه فروش داد و گفت به اندازه پولم به من هندوانه ای بده . هندوانه فروش هندوانه  خوبی را وزن کرد و به مرد فقیر داد

🌿 فقیر هر دو هندوانه را رو به آسمان گرفت و گفت: خداوندا بندگانت را ببین ، این هندوانه خراب را به خاطر تو داده و این هندوانه خوب را به خاطر پول

https://telegram.me/nokrahlbyt


#مذهبی #روح_الله_بیات #نوکراهلبیت #قم
دیدگاه ها (۱)

🍃 شاگردان نزد حکیم رفتند و پرسیدند: استاد ، زیبایی انسان درچ...

✨ روزی مردم تصمیم گرفتند برای بارش باران دعا کنند در روزی ک...

🌹 ﻗﺪﻳﻤﺎ ﺍﮔﻪ ﻧﻮﻥ ﻭ ﺗﺨﻢ ﻣﺮﻍ ﺗﻤﻮﻡ ﻣﻴﺸﺪ ﺭﺍﺣﺖ ﻣﻲ ﭘﺮﻳﺪﻳﻢ ﻭ ﺯﻧﮓ ﻫﻤﺴ...

🕒 ساعت 3 شب بود که صدای تلفن ، پسر را از خواب بیدار کرد🕒 پشت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط