مادربزرگ حواسش به شمعدانیها بود

مادربزرگ حواسش به شمعدانی‌ها بود . .
گاه حتی همین که چرخی میزد کنار حوض
و نگاهشان می‌کرد،
کافی بود برای قد کشیدنشان.
بعدها فهمیدم عشق مراقبت میخواهد!
چیزی مثل زمزمه‌ی اینکه
“حواست به من باشد” 🎻✉️:)!'
دیدگاه ها (۰)

تَـقـصـیـرِ خـودِ حَـضـرَتِ حَـق اَسـت ڪہ مَـسـتـیم طَـراحـے...

گُـفـتَـمَـش عـاشِـقِـتَـم گُـفـت مُـحِـبَـت داریـد اے بـہ گ...

- دیدی بعضی ها اینقدر خوبن که میخوای همه لحظه های زندگیت پرش...

‌- لازمه بهت بگم :بعضی از آدم ها انگار از بهشت آمده اند؛یک ج...

گاه در گستره ی بی پایان هستی دو روح از یک نور زاده میشوند؛ و...

black flower(p,307)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط