میرا میای اتاق فرار

-میرا میای اتاق فرار
+(چ..چی یعنی چی نمی خوام دوباره اون اتفاق بیوفته)چ..چی
-چیشد
+نمی خوام
∆جیمین با پوزخند نزدیکش شد و دستشو گذاشت دو طرفش چسبوندش به شیشه و گفت
-میترسی
+نه (برای لحظه ای ذل زدن بهم دیگه با نگاه هاشون همو قورت میدادن )
+اهم برو اونور
-ها..اها باشه راستی نگفتی
+باشه(این چه شکری بود من تلاوت خوردممممممم)
-خب بریم
+اوکی
ویو قبل اتاق فرار
+نهههه خیلیه اخه دو ساعت اون تو باشیمممم
&تنها تایمی که خالی بود دو ساعتی بود منم رزرو کردم
+هوفف بریم
علامت راهنمای قبل از ورود√)
√خب بچه ها شما دو گروه میشید توی دو تا اتاق جدا که پنج تا اتاق داخل دو تا ساختمان وجود داره که دوربین داره میتونید رقیبتونو ببینید یه نقشه هم روی دیوارا زده و اها هر کی زود تر رسید برندست و تا الان فقط دو تا گروه تونستن رد بشن از این ساختمونا و برنده بشن اگه برنده بشید ده هزار وون بهتون میدیم
+-&×کامسا میداا
√لبخند برید داخل
&من با کوکی
-خب ما هم باهم بریم دختر عمو
+او..اوکی(خوبه محض احتیاط اسپریه نفسمو اوردم)
-نترسس (اروم )
+نمیترسم
-باشه
∆رفتن داخل که با ساختمونی که معلوم نبود صحنه قتل بود یا بیمارستان یا فیلم ترسناک همه جا پر از تار عنکبوت و امپول و سرم و تخت و چاقو خونی در و دیوارای خونی همه جا بوی خون میداد (خون الکیااا)
+ج..جیمین
-میرا کجایی
+(یه عروسک وحشتناک دید که به طرفش میومد افتاد و )جیغغغغغ تا پارگی
-میرا ... میرا خوبی...کجاییی...میرا
+افتاد به نفس نفس کیفش افتاده بود و اسپریش زیر تخت هر چقدر دنبالش گشت پیداش نکرد که جیمین رسید بهشو و بغلش کرد و بعد از خودش جدا کرد
-می را می را
+اسپ...اسپیمو ...بده....
-گشت دنبال اسپری که ناگهان