فیک پارت
فیک💌💞 پارت ۳
میونگ : .... من کجام ؟ ... آقای دکتر من چرا اینجام ؟ صب کن ببینم اینجا که مدرسه نیست ؟
دکتر : شما بر اثر یه ضربه مغزی خیلی جزئی ۴ ساعت بیهوش بودید و یکی شما رو تا اینجا آورده بود ....
میونگ : شخص ؟ یعنی چی ؟ اون کی بوده دقیقااا ؟ میشه بگین کی بوده ؟
دکتر : خیر ، متاسفانه چونکه اون پسر اصرار زیادی داشت که چیزی بهتون نگم نمیتونیم اطلاعاتی بهتون بدیم .
میونگ : هعی .... صب کن ببینم ؟ پسرررر؟؟؟ ببینید آقای دکتر فقط میخوام ببینمش فقط یک لحظه میخوام ازش تشکر کنم
دکتر : خب چونکه خیلی اصرار داری باشه ولی ... چند دقیقه پیش از اینجا رفت و کل هزینه هارو پرداخت کرد .
میونگ : هاااا !!! خب پس من میرم دنبالش .
دکتر : هی صب کن نمیشه کلی سرم بهت وصله ، بزار جداشون کنم
میونگ : باشه ، فقط سریع لطفاااااا
ویو کلی : میونگ سریع خودشو رسوند دم در خروجی بیمارستان و یه پسر با فرم مدرسه خودشون دید که نشسته روی نیمکت ، با استرس رفت پیشش و ...
میونگ : .... من کجام ؟ ... آقای دکتر من چرا اینجام ؟ صب کن ببینم اینجا که مدرسه نیست ؟
دکتر : شما بر اثر یه ضربه مغزی خیلی جزئی ۴ ساعت بیهوش بودید و یکی شما رو تا اینجا آورده بود ....
میونگ : شخص ؟ یعنی چی ؟ اون کی بوده دقیقااا ؟ میشه بگین کی بوده ؟
دکتر : خیر ، متاسفانه چونکه اون پسر اصرار زیادی داشت که چیزی بهتون نگم نمیتونیم اطلاعاتی بهتون بدیم .
میونگ : هعی .... صب کن ببینم ؟ پسرررر؟؟؟ ببینید آقای دکتر فقط میخوام ببینمش فقط یک لحظه میخوام ازش تشکر کنم
دکتر : خب چونکه خیلی اصرار داری باشه ولی ... چند دقیقه پیش از اینجا رفت و کل هزینه هارو پرداخت کرد .
میونگ : هاااا !!! خب پس من میرم دنبالش .
دکتر : هی صب کن نمیشه کلی سرم بهت وصله ، بزار جداشون کنم
میونگ : باشه ، فقط سریع لطفاااااا
ویو کلی : میونگ سریع خودشو رسوند دم در خروجی بیمارستان و یه پسر با فرم مدرسه خودشون دید که نشسته روی نیمکت ، با استرس رفت پیشش و ...
- ۱.۲k
- ۲۷ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط