از خوشی های روزگار
از خوشی های روزگار
همین بس که آدمیزاد به همه چیز عادت می کند..
به رفتن
به ماندن
به داشتن ِ کسی و بعد به نداشتنش
به بودن
به نبودن
به عشق
به بی عشقی
به حرف زدن
به سکوت
به دل بستن
به دل کندن
به صندلی خالی
به حضور تازه وارد
به جای خالی اش حتی
به خندیدن
به گریستن
به استرس
به آرامش
به بیکاری
به کار مدام
به دلی که دیگر تنگ نمی شود
به قلبی که دیگر برای کسی نمی تپد
به زندگی ای که میگذرد خوب یا بد
قبل از اینکه قدم از قدم برداری، یادت باشد
که به همه چیز این زندگی عادت می کنی
باور کن...
همین بس که آدمیزاد به همه چیز عادت می کند..
به رفتن
به ماندن
به داشتن ِ کسی و بعد به نداشتنش
به بودن
به نبودن
به عشق
به بی عشقی
به حرف زدن
به سکوت
به دل بستن
به دل کندن
به صندلی خالی
به حضور تازه وارد
به جای خالی اش حتی
به خندیدن
به گریستن
به استرس
به آرامش
به بیکاری
به کار مدام
به دلی که دیگر تنگ نمی شود
به قلبی که دیگر برای کسی نمی تپد
به زندگی ای که میگذرد خوب یا بد
قبل از اینکه قدم از قدم برداری، یادت باشد
که به همه چیز این زندگی عادت می کنی
باور کن...
۱.۷k
۲۲ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.