خدایا

خدایا...

می دانم این روزها از دستم خسته ای...
کمی صبر کن, خوب می شوم
بگذار باران بزند, دلم بگیرد..!!
می روم زیر آسمانت, دست هایم را می سپارم به دستت...
سرم را می گیرم به سمتت, قلبم مال تو

اشک هایم که جاری شود...
می شوم همانی که دوست داری.
دیدگاه ها (۱)

هی....بغض لعنتی......یا بشکن....یا حل شو در گلویم......خفه ک...

از دست‌پخت زن تعریف کن...تا در کنار اجاق خود را قربانی کند!#...

ﺩﻭ ﺗﺎ ﺩﺳﺘﺎﺷﻮ ﻣﺸﺖ ﮐﺮﺩ، گرفت جلوم ﻭ ﮔﻔﺖ :ﺍﮔﻪ ﺑﮕﯽ گل تو ﮐﺪﻭﻣﻪ ﻣ...

خیلی سَخته اونی که دیوونَشی با دیدن بَعضی چیزا ازَش متنفِرشی...

مادر نامت را که می نویسمقلم می لرزددل می لرزدجهان آرام می شو...

رمان بغلی من پارت ۱۰۱و۱۰۲و۱۰۳ارسلان: دیانا دیانا: بله جایی و...

رمان: زخم عشقِ توپـارت اول🙇🏻‍♀️💓︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۫...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط