سناریو نامجون :
سناریو نامجون :
ا/ت:شروع به نواختن نت ها کردم صدای ویولن صدایی که هر لحظه تغییر میکرد از ظریف به بم و از بم به ظریف گاهی ملایم برای تو ترکیبی فوق العاده بود
نامجون:مشغول کتاب خوندن بودم که صدای ساز زدن شنیدم به صدا که نزدیک تر شدم رسیدم به اتاق وقتی درش رو باز کردم با ا/ت مواجه شدم خیلی زیبا داشت ویولن مینواخت لرزش انگشت هاش رو سیم های ساز صدای بم و ظریف ویولن زیبا بود با اینکه از این ساز زیاد درک نداشتم ولی بازم زیبا بود
ا/ت:آهنگ تموم شد و ساز رو پایین آوردم برگشتم و نامجون رو دیدم
نامجون:عزیزم خیلی قشنگ ساز میزنی چرا نگفته بودی که بلدی ویولن بزنی؟
ا/ت:مرسی ،خب راستش اعتماد به نفس نداشتم
و تا به حال بجز آینه جلوی کسی ساز نزدم
نامجون:به توانایی که داری افتخار کن و خیلی هم قشنگ میزنی دوست دارم همیشه واسم ساز بزنی
پایان
ا/ت:شروع به نواختن نت ها کردم صدای ویولن صدایی که هر لحظه تغییر میکرد از ظریف به بم و از بم به ظریف گاهی ملایم برای تو ترکیبی فوق العاده بود
نامجون:مشغول کتاب خوندن بودم که صدای ساز زدن شنیدم به صدا که نزدیک تر شدم رسیدم به اتاق وقتی درش رو باز کردم با ا/ت مواجه شدم خیلی زیبا داشت ویولن مینواخت لرزش انگشت هاش رو سیم های ساز صدای بم و ظریف ویولن زیبا بود با اینکه از این ساز زیاد درک نداشتم ولی بازم زیبا بود
ا/ت:آهنگ تموم شد و ساز رو پایین آوردم برگشتم و نامجون رو دیدم
نامجون:عزیزم خیلی قشنگ ساز میزنی چرا نگفته بودی که بلدی ویولن بزنی؟
ا/ت:مرسی ،خب راستش اعتماد به نفس نداشتم
و تا به حال بجز آینه جلوی کسی ساز نزدم
نامجون:به توانایی که داری افتخار کن و خیلی هم قشنگ میزنی دوست دارم همیشه واسم ساز بزنی
پایان
۶۸۸
۲۷ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.