دلم گرفته
دلم گرفته ،
از این ساده تر چه باید گفت ؟!
کنار پنجره با چشم تر ...
چه باید گفت ؟!
قرار ما سر ساعت ،
کنار دلتنگی ...
فقط بگو که به وقت سفر ،
چه باید گفت ؟!
برای شرح سفر ...
با زبان شعر و غزل ،
زلال و صاف و رُک و مختصر ،
چه باید گفت ؟!
قطار رفتن تو ،
لحظه ای درنگ نکرد ،!
به ساربانِ چنین ... خیره سر ،
چه باید گفت ؟!
نگاه مادرم اینبار ...
از پدر پرسید ؟!
به این جوانکِ پر شوروشر ...
چه باید گفت ؟!
دل گرفته و اشک روان ،
صدای بنان ...
میان ناله ی مرغ سحر ،
چه باید گفت ؟!
از این ساده تر چه باید گفت ؟!
کنار پنجره با چشم تر ...
چه باید گفت ؟!
قرار ما سر ساعت ،
کنار دلتنگی ...
فقط بگو که به وقت سفر ،
چه باید گفت ؟!
برای شرح سفر ...
با زبان شعر و غزل ،
زلال و صاف و رُک و مختصر ،
چه باید گفت ؟!
قطار رفتن تو ،
لحظه ای درنگ نکرد ،!
به ساربانِ چنین ... خیره سر ،
چه باید گفت ؟!
نگاه مادرم اینبار ...
از پدر پرسید ؟!
به این جوانکِ پر شوروشر ...
چه باید گفت ؟!
دل گرفته و اشک روان ،
صدای بنان ...
میان ناله ی مرغ سحر ،
چه باید گفت ؟!
- ۹۱۳
- ۰۷ آذر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط