نوشتم typing و برات فرستادم

نوشتم "...typing" و برات فرستادم...

حالا هروقت نگا اسمت میکنم قلبم میلرزه....

فکر میکنم مث اون شبا بازم داری تایپ میکنی دوستت دارم...

حالا دیگه برگشتی و همیشه به فکرمی...

بازم مث اونموقع ها قهر میکنم دعوا میکنم...

ولی تو همچنان درحال نوشتنی "...typing"...

"دیوانگی" هم عالمی دارد....
دیدگاه ها (۱۶)

دلم گرفته ،از این ساده تر چه باید گفت ؟!کنار پنجره با چشم تر...

❤ گفتگوی شبانه با حضرت دوست ❤خوب من سلام ! حس عجیبی است گم ش...

♥عطرخدا، حرفــهایی از جنس آرامشبرای دلهـایی کـه بغض هایشـان ...

خوندنش و کپی اجباری...️شاید ۲۰ سال پیش کسی به مخیله‌اش هم نم...

خب یه رمان نوشتم نمی‌دونم خوبه یانه پارت اول دعوای تهکوک هست...

یووو داستان جدید

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط