میخواهمت دیوانه میفهمی

میخواهمت دیوانه ! میفهمی ؟!
باید در آغوشت رها باشم …
میخواهمت دیوانه ! کاری کن !
سهمِ توأم من، هرکجا باشم
دیدگاه ها (۱)

انگشت ب لب مانده ام از قاعدهٔ عشقما یار ندیده تب معشوق چشیدی...

دوست داشتنتبهانه‌ای بود برایِ «زندگی کردن»و اکنون زندگی کردن...

بهت نیاز دارم,مثل قلبی که به تپیدن نیاز داره

خودشناسی و خداشناسی – بخش ۶بهرام:خدایا…من همیشه فکر می‌کردم ...

امیدی بر جماعت نیست، میخواهم رها باشماگر بی انتها هم نیستم ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط