یک خانمی باردار بود و همسرش به او گفت بیا نرویم کربلا ممک
یک خانمی باردار بود و همسرش به او گفت بیا نرویم کربلا ممکن است بچه از دست برود. کربلا رفتند حال خانم بد شد و دکتر گفت بچه مرده. این خانم با آرامش تمام گفت درست میشود فقط کارش این است که بروم کنار ضریح امام حسین بعد خودشان هوایمان را دارند.
در کنار ضریح امام حسین وقتی چند وقت گریه کرد خواب دید که بانویی یک بچه را توی بغلش گذاشته از خواب که بلند شد دکتر گفت این بچه همان بچهای که مرده بود نیست؛ معجزه شده؛ میدانید این خانم کیست؟ مادر حاج ابراهیم همت که وقتی سر بچهاش جدا شد و خواست جنازه بچه را داخل قبر بگذارد به حضرت زهرا گفت خانم امانتیتان را بهتان برگرداندم...
شادی روح حاجی صلوات
#برادر_شهیدم
#داداش_ابراهیم
#محمد_ابراهیم_همت
#شهید_همت
#ماه
#سردار_بی_سر
#حاجی
در کنار ضریح امام حسین وقتی چند وقت گریه کرد خواب دید که بانویی یک بچه را توی بغلش گذاشته از خواب که بلند شد دکتر گفت این بچه همان بچهای که مرده بود نیست؛ معجزه شده؛ میدانید این خانم کیست؟ مادر حاج ابراهیم همت که وقتی سر بچهاش جدا شد و خواست جنازه بچه را داخل قبر بگذارد به حضرت زهرا گفت خانم امانتیتان را بهتان برگرداندم...
شادی روح حاجی صلوات
#برادر_شهیدم
#داداش_ابراهیم
#محمد_ابراهیم_همت
#شهید_همت
#ماه
#سردار_بی_سر
#حاجی
۲.۲k
۱۱ شهریور ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.