یو

ܠߊ‌یܭ؟ܭߊ‌ܩܝ̇ߺࡅ߳؟ܦ̇ߊ‌ܠو

☆ ★ ✮ ★ ☆𖤐⭒๋࣭ ⭑𖤐⭒๋࣭ ⭑
استاد سرد اما جذاب
پارت :61

پرش زمانی به یه ماه بعد

*ا.ت ویو

توی این یه ماه خیلی اتفاق افتاد مثلاً یونگو

هانا به هم اعتراف کردن از هانا خواستگاری

کرد و پس فردا عروسی در پیش داریم و

منم ... خب نمی‌تونم به خودم دروغ بگم آره

منم عاشق شدم ولی عاشق کسی که می‌دونم

از من بدش میاد و با من لجه اگه حدس زدین

کیه؟؟؟ آفرین ه نمی‌تونم اسمشو بیارم چون

از خودم خجالت می‌کشم ولی خب عاشق

رئیسم شدم ععع این بوی چیههه که یادم

افتاد غذا روی گازه هوووف مامان یه بار بهم

غذا سپردا ببین الان میاد منو دار می‌زنه زود

به سمت آشپزخانه هجوم بردند و زیر گازو

خاموش کردم و نگاهی به غذای روی گاز

انداختم خدایا شکرت بخیر گذشت یه کمی

سوخته بود که اونم زیاد مهم نبود ععع