* زندگی عاشقان*
* زندگی عاشقان*
پارت 2
#لیسا
رفتم خونه
میا:چی شد خانوم لیسا مانوبان
لیسا :خفه شو
میا رفت رو مبل
میا:چی شده امروز چند تا کار با دادن که باز ناراحتی
لیسا:منو از پستم جابه جا کردن (با داد)
میا:وای لی لی خیلی ناراحت شدم
لیسا :ولی قیافت اینو نمیگه
میا:حب راستش خوشحال شدم واقعا کار سختی بود ولی اگع اخراج میشدی بهتر بود میومدی تو کافه من به کارگر نیازمندم
لیسا:میچو ببخشید تمیشه هنوزم کتر دارم
میا :باوشع با غذا نگاه کن چی برات پختم
لیسا :وای رامیون تو خیلی خوبی
میا :من میرم سرکار
لیسا :بابای
----------------------------------------
#کوک
عمو لازم بود اون دخترو از کارش ببری اون برای این کار زحمت کشیده بود
-ولی تو مهم تر از اونی
ممنون عمو
پارت 2
#لیسا
رفتم خونه
میا:چی شد خانوم لیسا مانوبان
لیسا :خفه شو
میا رفت رو مبل
میا:چی شده امروز چند تا کار با دادن که باز ناراحتی
لیسا:منو از پستم جابه جا کردن (با داد)
میا:وای لی لی خیلی ناراحت شدم
لیسا :ولی قیافت اینو نمیگه
میا:حب راستش خوشحال شدم واقعا کار سختی بود ولی اگع اخراج میشدی بهتر بود میومدی تو کافه من به کارگر نیازمندم
لیسا:میچو ببخشید تمیشه هنوزم کتر دارم
میا :باوشع با غذا نگاه کن چی برات پختم
لیسا :وای رامیون تو خیلی خوبی
میا :من میرم سرکار
لیسا :بابای
----------------------------------------
#کوک
عمو لازم بود اون دخترو از کارش ببری اون برای این کار زحمت کشیده بود
-ولی تو مهم تر از اونی
ممنون عمو
۷.۶k
۲۵ مرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.