عشقجنایت

#عشق_جنایت 🔪
پارت 20

یِنا:من بعدا با تو کار دارم جناب آقای کیم

شروع کردم به زدنش.....

جینو :یِنا میا داشتن دعوا می گرفتن که یهو 4 تا پسر جذاب همین طور که داشتن از بقل میز ما رد میشدن .....

جی هون : وای این دخترَ رو نگا

جینو : الان با من بود ؟( رو به میا)

میا : آره فک کنم

بلند شدم رفتم بادست زدم به شونه اش تا برگرده

جینو : با من بودی ؟ ( با داد)

جی هون: آره مشکلی داری ؟

جینو : الان بهت میگم مشکل دارم یا نه

بعد با مشت زدم تو دماغش که تا دوستای پسره خواستن بیان جلو که منو بزنن جونگکوک اومد جلوی من و شروع کرد به زدنشون بعدش تهیونگ ، شوگا ، جیمین هم اومدن تا بقیه پسرا رو بزنن

از اون طرف منو ،میا،لیا و جینو داشتیم دخترا رو میزدیم .
یکی از دخترا رو لیا آنقدر زد تا بیهوش شد

__

پرش زمان : ۱۵ دقیقه بعد

(بعد از اینکه دعوا تموم شد)

لیا :آخيش خیالم راحت شد

جیمین :دستت چی شده ؟( با نگرانی)

لیا :هیچی ولش

جینو: آخ دستم (کلافه)

میا :قیافمونو

شوگا: آخ کمرم درد گرفت

میا :خوبی؟( روبه شوگا با ناراحتی)

شوگا : آره نگران نباش

میا که تازه فهمید چی گفته....

میا :من از اولم نگران نبودم

جینو:آره جون خودت ( با پوزخند )

میا : تو خفه ( با عصبانیت )

جینو : شما حالتون خوبه آقای جئون؟

جونگکوک:آره ممنون

یِنا :اووو خبرایی

جونگکوک/جینو : نه

یِنا : باش ماهم باور کردیم

ادامه دارد:-)
دیدگاه ها (۰)

1:لباس تهیونگ2:لباس میا3لباس جینو4:لباس یِنا5:لباس شوگا6:لبا...

#عشق_جنایت 🔪پارت 21جینو:رفتیم سمت ساحل قدم بزنیم.... همینطور...

چرا ناراحتی؟

چقد خوب گفت این اتفاق برام یه بار افتاده دیگه نمیخوام اتفاق ...

#عشق_جنایت 🔪پارت47شوگا : wow چه خانم زیبایی( روبه میا) تهیون...

#عشق_جنایت 🔪پارت49جینو/یِنا:امشب ترجیح میدیم پیش هم بخوابیم(...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط