my.angel
#my.angel
#p4
/خو هیون اوپا لباسهای پشت ماشین رو بیار
-پشمام اینو از کجا میدونییی
/گفتم کامل میشناسمتون با تعقیب کردن جمع آوری اطلاعات و بابا
+نقشتو بگو
/اون هارو بپوشید برید به پارک هان پشت ساختمون ما
+چرا
/مامان بمون زرم رو برام
راوی....
ماشین در خفا فرو رفت همه متوجه جدیت میسو شده بودن
میسو به گفتن نقشش ادامه داد
/تو پارک یه فروشگاه هست اونجا میرید و این نشان که بهتون میدم رو نشون میدید بهتون مسیری رو نشون میده از پله ها میاین پایین و سه تا ضربه بزنید در رو براتون باز می کنم
-اوکی ولی ما جلسه داریمممممم
*خواهرم زنگ بزن جلسه رو بکنسل من با جی کی حرف دارم
+اونی زر نزن دیگه
*بعنوان رئیس میگم
+تسلیم
نویسنده :آخرشم اینا جدی نشدن هعی من بد بخت میسو دخترم چی میکشی خودم نوشتمشون مثلا مثلااااا
+سلام جناب
......
+آقای کیم ما نمی رسیم به جلسه
......
+خیر هممون خوبیم یک مسئله شخصیه
.......
+مرسی خدانگهدار
جی هیون .....
میسو مث ننه باباش بود
البته جدیت ش از دوتای مگسای عاشق بیشتره البته یکم طول میکشه تا دوباره بتونم بهشون بگم مگس عاشق
ولی در کل الان این فسقلی شده رئیس ما
به حرفاش گوش میدیم الان میگیرن جرمون میده قانوم
رفتم از پشت ماشین لوازما یی که خانوم دستور دادن رو آوردم
#p4
/خو هیون اوپا لباسهای پشت ماشین رو بیار
-پشمام اینو از کجا میدونییی
/گفتم کامل میشناسمتون با تعقیب کردن جمع آوری اطلاعات و بابا
+نقشتو بگو
/اون هارو بپوشید برید به پارک هان پشت ساختمون ما
+چرا
/مامان بمون زرم رو برام
راوی....
ماشین در خفا فرو رفت همه متوجه جدیت میسو شده بودن
میسو به گفتن نقشش ادامه داد
/تو پارک یه فروشگاه هست اونجا میرید و این نشان که بهتون میدم رو نشون میدید بهتون مسیری رو نشون میده از پله ها میاین پایین و سه تا ضربه بزنید در رو براتون باز می کنم
-اوکی ولی ما جلسه داریمممممم
*خواهرم زنگ بزن جلسه رو بکنسل من با جی کی حرف دارم
+اونی زر نزن دیگه
*بعنوان رئیس میگم
+تسلیم
نویسنده :آخرشم اینا جدی نشدن هعی من بد بخت میسو دخترم چی میکشی خودم نوشتمشون مثلا مثلااااا
+سلام جناب
......
+آقای کیم ما نمی رسیم به جلسه
......
+خیر هممون خوبیم یک مسئله شخصیه
.......
+مرسی خدانگهدار
جی هیون .....
میسو مث ننه باباش بود
البته جدیت ش از دوتای مگسای عاشق بیشتره البته یکم طول میکشه تا دوباره بتونم بهشون بگم مگس عاشق
ولی در کل الان این فسقلی شده رئیس ما
به حرفاش گوش میدیم الان میگیرن جرمون میده قانوم
رفتم از پشت ماشین لوازما یی که خانوم دستور دادن رو آوردم
۲.۴k
۱۸ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.