تک پارتی جونگین(وقتی حامله میشی اون یه کشور دیگه اس)
تک پارتی جونگین(وقتی حامله میشی اون یه کشور دیگه اس)
(علامت ا.ت_علامت جونگین+)
چند روز میشد که تو خیلی مریض بودی می خواستی همش بالا بیاری دمای بدنت بالا بود زیرشکمت درد میکرد بی حال بودی و جونگین هم چند روز باید برای تورشون میرفت یه کشور دیگه و تو تنها بودی.
یه روز کیونگ(دوستت)میاد بهت سر بزنه میبینه حالت خیلی بده بهت میگه بریم دکتر ولی تو هی میگفتی تا جونگین نیاد من هیچ جا نمی رم کیونگ بعد از اینکه از پیشت رفت مجبور بود برای اینکه حالت بد تر نشه به جونگین خبر بده بهش میگه حالت خیلی خیلی بده و جونگین با هزار بدبختی بر میگرده و بعد یه روز پاش به خونه میرسه و تو رو به بیمارستان میبره و همونجا میفهمه حامله ای
×آقا و خانم یانگ
+ماییم
×لطفا تشریف بیارید توی اتاق ۱۳
+چشم
تو و جونگین رفتین داخل دکتر کلی حرف زد
+آقای دکتر میشه برید سر اصل مطلب
_آقای دکتر اتفاقی برای من افتاده؟!
×نه خانم شما سالم اید
×یه خبر خوب دارم براتون
_چیه؟!؟!؟
×شما حامله اید خانم یانگ ا.ت
تو فقط به دکتر با تعجب نگا میکردی که جونگین برگشت طرفت و با چشمای تیله ایش که حالا اشک هم توش جمع شده بود با عشق نگاهت میکرد که یهو پریدین بغل هم و شروع کردین به گریه کردن
_دوست دارم یانگ جونگین
+ولی من عاشقتم یانگ ا.ت
END:)
(علامت ا.ت_علامت جونگین+)
چند روز میشد که تو خیلی مریض بودی می خواستی همش بالا بیاری دمای بدنت بالا بود زیرشکمت درد میکرد بی حال بودی و جونگین هم چند روز باید برای تورشون میرفت یه کشور دیگه و تو تنها بودی.
یه روز کیونگ(دوستت)میاد بهت سر بزنه میبینه حالت خیلی بده بهت میگه بریم دکتر ولی تو هی میگفتی تا جونگین نیاد من هیچ جا نمی رم کیونگ بعد از اینکه از پیشت رفت مجبور بود برای اینکه حالت بد تر نشه به جونگین خبر بده بهش میگه حالت خیلی خیلی بده و جونگین با هزار بدبختی بر میگرده و بعد یه روز پاش به خونه میرسه و تو رو به بیمارستان میبره و همونجا میفهمه حامله ای
×آقا و خانم یانگ
+ماییم
×لطفا تشریف بیارید توی اتاق ۱۳
+چشم
تو و جونگین رفتین داخل دکتر کلی حرف زد
+آقای دکتر میشه برید سر اصل مطلب
_آقای دکتر اتفاقی برای من افتاده؟!
×نه خانم شما سالم اید
×یه خبر خوب دارم براتون
_چیه؟!؟!؟
×شما حامله اید خانم یانگ ا.ت
تو فقط به دکتر با تعجب نگا میکردی که جونگین برگشت طرفت و با چشمای تیله ایش که حالا اشک هم توش جمع شده بود با عشق نگاهت میکرد که یهو پریدین بغل هم و شروع کردین به گریه کردن
_دوست دارم یانگ جونگین
+ولی من عاشقتم یانگ ا.ت
END:)
۸۸
۱۶ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.