چند پارتی جونگین p2
چند پارتی جونگین p2
همینطوری که تو افکارش فرو رفته بود گوشیش زنگ خورد که یهو از افکارش اومد بیرون و یک ثانیه ذهنش خالی شد ولی با دیدن اسم تو قلبش تند تر از قبل شروع به زدن کرد چون میخواست رو در رو باهات حرف بزنه و توی چشمات نگاه کنه تا نتونی دروغ بگی خودشو جمع و جور کرد و جواب داد
+الو
_الو سلام جونگینی خوبی؟کجایی؟چرا صدات گرفته؟چرا انقدر صدات خسته اس
جونگین برای چند ثانیه مکث کرد صداش و صاف کرد و ادامه داد
+عزیزم امروز تمرینامون خیلی سنگین بود و آب داشتم میخوردم زنگ زدی پرید تو گلوم(سرفه)
_الهی من بگردم خوبی آگی پانگ(به کره ای یعنی بچه نون)؟!؟!؟!
+آره عزیزم خوبم
+راستی کاری داشتی زنگ زدی؟!
_آها آره میخواستم ببینم کی میری خونه؟
+معلوم نیست چطور؟
_هیچی گفتم اگه کارت تموم شد باهم بریم خونه
_اگه نه که هیچی خودم میرم خونه
+یه چیزی بیا اینجا کارم تموم شد باهم میریم
_باشه پس منتظرم باش بای
+باشه فعلا
جونگین که لبخند رو لبش بود لبخندش با برگشت افکارش به ذهنش از بین رفت
همینطوری که تو افکارش فرو رفته بود گوشیش زنگ خورد که یهو از افکارش اومد بیرون و یک ثانیه ذهنش خالی شد ولی با دیدن اسم تو قلبش تند تر از قبل شروع به زدن کرد چون میخواست رو در رو باهات حرف بزنه و توی چشمات نگاه کنه تا نتونی دروغ بگی خودشو جمع و جور کرد و جواب داد
+الو
_الو سلام جونگینی خوبی؟کجایی؟چرا صدات گرفته؟چرا انقدر صدات خسته اس
جونگین برای چند ثانیه مکث کرد صداش و صاف کرد و ادامه داد
+عزیزم امروز تمرینامون خیلی سنگین بود و آب داشتم میخوردم زنگ زدی پرید تو گلوم(سرفه)
_الهی من بگردم خوبی آگی پانگ(به کره ای یعنی بچه نون)؟!؟!؟!
+آره عزیزم خوبم
+راستی کاری داشتی زنگ زدی؟!
_آها آره میخواستم ببینم کی میری خونه؟
+معلوم نیست چطور؟
_هیچی گفتم اگه کارت تموم شد باهم بریم خونه
_اگه نه که هیچی خودم میرم خونه
+یه چیزی بیا اینجا کارم تموم شد باهم میریم
_باشه پس منتظرم باش بای
+باشه فعلا
جونگین که لبخند رو لبش بود لبخندش با برگشت افکارش به ذهنش از بین رفت
۲.۸k
۱۷ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.