سال از عمرم گذشت

سال از عمرم گذشت..
برای خیلی ها رفیق بودم --- شاید خیلی ها نا رفیق بودن!!
سعی کردم خوب باشم --- اما بدی دیدم
اعتماد کردم --- نارو زدن
عاشق شدم --- نرسیدم
دوست داشتم(محبت کردم) --- لطمه خوردم
مهربان بودم --- بی تفاوتی دیدم
برای همه شادی آفریدم --- اما غمگینم کردند!!
لبهارو خندوندم --- چشم هایم را گریاندند
از تنهایی در اوردم --- تنها موندم
پیچیده و دشوار بودن --- من راحت و ساده بودم
همدم و همراز شدم --- بعد ها خنجر خوردم
اما من رفیق بودم --- و باز همون "رفیق "موندم!!
و در آخر..
تا نفس دارم و زنده ام --- رفیق خواهم ماند!!
دیدگاه ها (۰)

یه وقتایی باید بی رحم بود.. نه با دوستت نه با دشمنتفقط با خو...

باز امشبم بی خوابمازت خبر ندارموتا خود صبح بیدارمحس خوبی ندا...

یادش بخیر.من بودم و تو . او بود و دیگری...این روزها تویی و ا...

مراقب باش که به کیا اعتماد می کنیشیطان هم یه روزی فرشته بود

تکپارتیموضوع:وقتی بی خبر میره سفر کاریاز زبون شوگا:از چند رو...

عشق شیرین پارت ۵

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط