حضورش مُعجزهای بودمثل؛شقُالقمر،شقُالبحریا شقُالهَرچیز دیگر...چه نیرویی در حُضورش نهفته بود،ماوَرائی..!چِنان افسونگر که مرا زنده کرد.مَرا که شور و نشاطی از زندگی در خود نداشتم،مَسیحگونه در کالبُدم دَمید ~. ..×