داستان کوتاه دو آتش نشان وارد جنگلی می شوند تا آتش کوچکی
#داستان_کوتاه دو آتش نشان وارد جنگلی می شوند تا آتش کوچکی را خاموش کنند
آخر کار وقتی از جنگل بیرون می آیند و میروند کنار رودخانه؛ صورت یکی شان کثیف است و صورت آن یکی تمیزاست
سوال : کدامشان صورتش را می شوید ؟
جواب : آن که صورتش کثیف است به آن یکی نگاه می کند و فکر میکند صورت خودش هم همان طور است. اما آن که صورتش تمیز است می بیند که سرتاپای رفیقش غبار گرفته است و به خودش می گوید : حتما من هم کثیفم ، باید خودم را تمیز کنم!!
* خلاصه هیچ وقت هیچ کس نباید خودشو جای کس دیگه ای بذاره و خودشو با اون بسنجه؛ هر تغییری میخوایم بکنیم بهتره تو خودمون نگاه کنیم!!
آخر کار وقتی از جنگل بیرون می آیند و میروند کنار رودخانه؛ صورت یکی شان کثیف است و صورت آن یکی تمیزاست
سوال : کدامشان صورتش را می شوید ؟
جواب : آن که صورتش کثیف است به آن یکی نگاه می کند و فکر میکند صورت خودش هم همان طور است. اما آن که صورتش تمیز است می بیند که سرتاپای رفیقش غبار گرفته است و به خودش می گوید : حتما من هم کثیفم ، باید خودم را تمیز کنم!!
* خلاصه هیچ وقت هیچ کس نباید خودشو جای کس دیگه ای بذاره و خودشو با اون بسنجه؛ هر تغییری میخوایم بکنیم بهتره تو خودمون نگاه کنیم!!
۱.۱k
۲۱ تیر ۱۳۹۹