طلب مرگ رهبر عزیزمان سید علی از خدا
طلب مرگ رهبر عزیزمان سید علی از خدا
(پناه برخدا)
گوشه ایی از اوج مظلومیت سید علی خامنه ایی است.
يک نفر از روحانيون ميگفتند :
اگر من از مظلوميت رهبر بگويم شايد دلتان خون بشود ، خيلي مظلومند ايشان .
اين موضوع را من با يك واسطه مي گويم .
با يكي از محافظ هاي آقا در حرم امام رضا (ع) روبروي ضريح،دو به دو با هم بوديم
گفتم از آقا چه خبر ؟
ميگفت ما روزهاي دوشنبه، ( اين را ميگفت و گريه ميكرد ) مي رويم به خانواده شهدا سركشي ميكنيم .
آقا مي فرمودند به خانواده شهدا نگوييد كه ما مي آييم كه به زحمت نيافتند .
يك ربع قبل آقا در ماشين هستند ما درب ميزنيم و ميگوييم آقا مي خواهند
تشريف بياورند منزل و يك سلام و عليكي با مادر و پدر شهيد نمايند .
يكبار رفتيم درب خانه دو شهيد ، من خودم رفتم ديدم درب باز است و آب و جارو كرده اند.
درب را زدم ،
مادر شهيد آمدند دم در و گفتند: آقا كــــــــــو ؟
گفتم: كدام آقا ؟
گفت : مقام معظم رهبري كجاست ؟
گفتم : شما از كجا مي دانيد ؟
شروع كرد به گريه كردن ، گفت ديشب خواب بچه هاي شهیدم را ديدم ، بچه ها آمدند گفتند : خوش بحالت ، فردا سيد علي مي خواهد بيايد خانه تان .
اينجا كه رسيد ، مقام معظم رهبري هم رسيدند به درب خانه .
بعد مادر شهيد گفت من خواب ديدم كه امام هم تشريف آوردند و گفتند فردا سيد علي آقا مي خواهند بيايند، ما هم تبريك مي گوييم .
و يك مطلبي هم امام فرمودند و پيغام دادند كه من به شما بگويم .
مقام معظم رهبري فرمودند چه پيغامي !؟
مادر شهيد گفتند : امام فرمودند سلام ما را به سيد علي آقا برسانيد و به ايشان
بگوييد اينقدر از خدا طلب مرگ نكن ! فرج مهدی نزديك است ان شاءالله .
و
آقا خيلي گريه كرد...
#شهدا
#سیاست
#مذهبی
#امام_سیدعلی_حسینی_خامنهای
(پناه برخدا)
گوشه ایی از اوج مظلومیت سید علی خامنه ایی است.
يک نفر از روحانيون ميگفتند :
اگر من از مظلوميت رهبر بگويم شايد دلتان خون بشود ، خيلي مظلومند ايشان .
اين موضوع را من با يك واسطه مي گويم .
با يكي از محافظ هاي آقا در حرم امام رضا (ع) روبروي ضريح،دو به دو با هم بوديم
گفتم از آقا چه خبر ؟
ميگفت ما روزهاي دوشنبه، ( اين را ميگفت و گريه ميكرد ) مي رويم به خانواده شهدا سركشي ميكنيم .
آقا مي فرمودند به خانواده شهدا نگوييد كه ما مي آييم كه به زحمت نيافتند .
يك ربع قبل آقا در ماشين هستند ما درب ميزنيم و ميگوييم آقا مي خواهند
تشريف بياورند منزل و يك سلام و عليكي با مادر و پدر شهيد نمايند .
يكبار رفتيم درب خانه دو شهيد ، من خودم رفتم ديدم درب باز است و آب و جارو كرده اند.
درب را زدم ،
مادر شهيد آمدند دم در و گفتند: آقا كــــــــــو ؟
گفتم: كدام آقا ؟
گفت : مقام معظم رهبري كجاست ؟
گفتم : شما از كجا مي دانيد ؟
شروع كرد به گريه كردن ، گفت ديشب خواب بچه هاي شهیدم را ديدم ، بچه ها آمدند گفتند : خوش بحالت ، فردا سيد علي مي خواهد بيايد خانه تان .
اينجا كه رسيد ، مقام معظم رهبري هم رسيدند به درب خانه .
بعد مادر شهيد گفت من خواب ديدم كه امام هم تشريف آوردند و گفتند فردا سيد علي آقا مي خواهند بيايند، ما هم تبريك مي گوييم .
و يك مطلبي هم امام فرمودند و پيغام دادند كه من به شما بگويم .
مقام معظم رهبري فرمودند چه پيغامي !؟
مادر شهيد گفتند : امام فرمودند سلام ما را به سيد علي آقا برسانيد و به ايشان
بگوييد اينقدر از خدا طلب مرگ نكن ! فرج مهدی نزديك است ان شاءالله .
و
آقا خيلي گريه كرد...
#شهدا
#سیاست
#مذهبی
#امام_سیدعلی_حسینی_خامنهای
۲.۹k
۲۴ بهمن ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.