وانشات از یونگی
🔞
از ترس داشتی به خودت میلرزیدی و به برگه روبروت نگاه میکردی نمیدونستی چیکار کنی پول برات مهم تر بود یا بکارتت..ولی تو پول رک به بکارتت ترجیح دادی و زود برگه روبروت رو امضا کردی
مرد روبروت با لبخند چندش اوری نگات میکرد
+زود برو خودت رو اماده کن باید معاینه شی
بدون هیچ حرفی بهش نگاه میکنی و بلند میشی و
دنبالش راه میوفتی میرید سمت در روبروی و در و باز میکنید و کارگردان به زور میندازتت داخل و خودشم میاد به زن وحشتناک روبروت نگا میکنی موهاش یه بلوند جیغ کرده بود ابرو هاش خیلی پهن بودن بخاطر تاتو کردن یه رژ لب قرمز جیگری هم زده بود خیلی چندش نگات کرد و بهت گفت باید لباس هات رو در بیاری تو ام بدون این که چیزی بگی لباس هات رو در اوردی و روی صندلی روبروت نشستی کارگردان هم داره نگات میکنه نگاهت رو از کارگردان میگیری و یه نگاه به سمت زنی که به سمتت میاد میکنی میاد جلو و پاهات رو از هم باز میکنه و نگاش میکنه بعد پنج دقیقه نگاه کردن به بدن لختت میگه یه شبم با من باش توام که از تعجب چشات گرد شده کارگردان به زنه با یه نگاه میفهمونه حرفش درست نبود
زود لباس هات رو میپوشی که کارگردان بهت میگه باید بری اتاق صلبریتی که میخوای باهاش پورن رو اجرا کنی...
داشتی پشت سر دختره راه میرفتی روبروی بزرگ ترین در ایستادی و درش رو برات باز کرد.
رفتی داخل به اتاق نگاه میکنی و بدون حرفی میری سمت مرد خوش پوشی که داره سیگار میکشه نزدیک میشی و میری میشنی یه با یه پزخند نگاهت میکنه و شروع به حرف زدن میکنه
اولا هوا برت نداره این فق یه پورنه و بعد از تموم شدن کار راه هامون جدا میشن و دوما مریضی چیزی نداشته باشی چون نمیخوام مریض شم همین
از تعجب چشات بزرگ شده بود و اصلا نمیتونستی تصور کنی که این ادم چقد میتونه دل سرد باشه بدون حرفی نگات میکنه و بلند میشه میره که دوباره بر میگرده
اها راستی اسمت چیه
-آ.ت
بعد از این که بهش گفتی رفت دو قیقه بود توی اون اتاق نشسته بودی و فکر میکردی که چرا باید اینجوری میشد چرا باید زندگی تو این همه تلخ باشه تو فق 19 سالت بود ولی فکر کردن به نظر خودت هیچ فایده ای نداشت زود بلند میشی و میری بیرون ....داری دیالوگ هارو حفظ میکنی سرت رو بلند میکنی میبینی دو تا چشم دارن بهت نگا میکنن سرت رو بلند میکنی و میبینی شوگا داره بهت نگاه میکنه دوتا چشم سرد و پر رمز و راز و سرد .....
ادامه دارد☺💜📍
از ترس داشتی به خودت میلرزیدی و به برگه روبروت نگاه میکردی نمیدونستی چیکار کنی پول برات مهم تر بود یا بکارتت..ولی تو پول رک به بکارتت ترجیح دادی و زود برگه روبروت رو امضا کردی
مرد روبروت با لبخند چندش اوری نگات میکرد
+زود برو خودت رو اماده کن باید معاینه شی
بدون هیچ حرفی بهش نگاه میکنی و بلند میشی و
دنبالش راه میوفتی میرید سمت در روبروی و در و باز میکنید و کارگردان به زور میندازتت داخل و خودشم میاد به زن وحشتناک روبروت نگا میکنی موهاش یه بلوند جیغ کرده بود ابرو هاش خیلی پهن بودن بخاطر تاتو کردن یه رژ لب قرمز جیگری هم زده بود خیلی چندش نگات کرد و بهت گفت باید لباس هات رو در بیاری تو ام بدون این که چیزی بگی لباس هات رو در اوردی و روی صندلی روبروت نشستی کارگردان هم داره نگات میکنه نگاهت رو از کارگردان میگیری و یه نگاه به سمت زنی که به سمتت میاد میکنی میاد جلو و پاهات رو از هم باز میکنه و نگاش میکنه بعد پنج دقیقه نگاه کردن به بدن لختت میگه یه شبم با من باش توام که از تعجب چشات گرد شده کارگردان به زنه با یه نگاه میفهمونه حرفش درست نبود
زود لباس هات رو میپوشی که کارگردان بهت میگه باید بری اتاق صلبریتی که میخوای باهاش پورن رو اجرا کنی...
داشتی پشت سر دختره راه میرفتی روبروی بزرگ ترین در ایستادی و درش رو برات باز کرد.
رفتی داخل به اتاق نگاه میکنی و بدون حرفی میری سمت مرد خوش پوشی که داره سیگار میکشه نزدیک میشی و میری میشنی یه با یه پزخند نگاهت میکنه و شروع به حرف زدن میکنه
اولا هوا برت نداره این فق یه پورنه و بعد از تموم شدن کار راه هامون جدا میشن و دوما مریضی چیزی نداشته باشی چون نمیخوام مریض شم همین
از تعجب چشات بزرگ شده بود و اصلا نمیتونستی تصور کنی که این ادم چقد میتونه دل سرد باشه بدون حرفی نگات میکنه و بلند میشه میره که دوباره بر میگرده
اها راستی اسمت چیه
-آ.ت
بعد از این که بهش گفتی رفت دو قیقه بود توی اون اتاق نشسته بودی و فکر میکردی که چرا باید اینجوری میشد چرا باید زندگی تو این همه تلخ باشه تو فق 19 سالت بود ولی فکر کردن به نظر خودت هیچ فایده ای نداشت زود بلند میشی و میری بیرون ....داری دیالوگ هارو حفظ میکنی سرت رو بلند میکنی میبینی دو تا چشم دارن بهت نگا میکنن سرت رو بلند میکنی و میبینی شوگا داره بهت نگاه میکنه دوتا چشم سرد و پر رمز و راز و سرد .....
ادامه دارد☺💜📍
۴۰.۰k
۱۳ بهمن ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۵۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.