بوی یلدا را میشنوی

بوی یلدا را میشنوی...؟

انتهای خیابان آذر ...

باز هم قرار عاشقانه پاییز و زمستان ...

قراری طولانی به بلندای یک شب....

شب عشق بازی برگ و برف...

پاییز چمدان به دست ایستاده....

عزم رفتن دارد....

آسمان بغض میکند

میبارد...

خدا هم میداند عروس فصل ها چقدر

دوست داشتنیست..

دقیقه ای بیشتر مهلت ماندن میدهد ....

آخرین نگاه بارانی اش را به درختان عریان

میدوزد ،

دستی تکان میدهد ......

قدمی برمیدارد سنگین و سرد

کاسه ای آب میریزم پشت پای پاییز...

و....تمام میشود ...

پاییز ای آبستن روزهای عاشقی ...رفتنت

به خیر.....سفرت بی خطر

یلدا پیشاپیش مبارک

شب یلدا بدون اینترنت ،بدون گوشی ،فقط

و فقط در کنار خانواده


@,,,,D
دیدگاه ها (۹)

#پدرم میگفت :#محبتت را به برگ ها سنجاق مزن #که باد با خود می...

ﭼﺸﻢ به ﺭﺍﻩ ﮐﺴﯽ ﺑﻤﺎﻥ کهﺁﻣﺪﻧﺶﺑﻮﯼ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﺑﺪﻫﺪ...ﺑﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﻗﺪﻣﻬﺎﯾﺶ ...

ﮔﺎﻫﮕﺎﻫﯽ ﮐﻪ ﺩﻟﻢ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ به خودم میگویم در دیاری که پر از دیوار...

بیچاره پاییز...برگ ریزان هم کرد و کسی دردش را نفهمید...من ما...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط