تو همانی که دلم لک زده لبخندش را

تو همانی که دلم لک زده لبخندش را
او که هرگز نتوان یافت همانندش را
منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو کرد
غزل و عاطفه و روح هنرمندش را
از رقیبان کمین کرده عقب می ماند
هر که تبلیغ کند خوبی ِ دلبندش را
مثل آن خواب بعید است ببیند دیگر
هر که تعریف کند خواب خوشایندش را
مادرم بعد تو هی حال مرا می پرسد
♥مادرم-تاب-ندارد-غم-فرزندش-را
عشق با اینکه مرا تجزیه کرده است به تو
به تو اصرار نکرده است فرآیندش را
قلب ِ من موقع اهدا به تو ایراد نداشت
مشکل از توست اگر پس زده پیوندش را
حفظ کن این غزلم را که به زودی شاید
بفرستند رفیقان به تو این بندش را :
#منم-آن-شیخ-سیه-روز-که-در-آخر-عمر
♥لای-موهای-تو-گم-کرد-خداوندش-را
دیدگاه ها (۳)

عشق یعنی وقتی که دستتو میگیرم...مطمئن باشم که از خوشی میمیرم...

مثل هر شب هوس عشق خودت زد به سرمچند ساعت شده از زندگیم بی خب...

ﺁﻳـﻴﻨـﻪ ﭘﺮﺳـﻴــﺪ ﮐﻪ ﭼـﺮﺍ ﺩﻳــﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖﻧﮑﻨﺪ ﺩﻝﺩﻳﮕﺮﻱ ﺍﻭ ﺭﺍ اﺳ...

مانده ام با غم هجران نگارم چـه کنـمعمر بگذشت و ندیدم رخ یارم...

#دو_دختر_در_یک_نقاب#پارت2هواپیما درحال بلند شدن است لطفعا کم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط