نخند جانم

نخنـد جانـم
نخـند
آدم دست و پای دلش
میان چال گونه ات میشـکند ..
تـو نخـند ،
میترسم نقاش ها
لبخنـدت را نقاشی کنند...
عکاس ها لبخـندت را ثبت کنند...
شاعرها از لبخـندت غزل بگویند...
نویسنده ها کتابـت کنند ..
بعد منِ دست و پا شکسته
چطور با یک شـهر
رو به رو شوم ..؟
رحـم کن
یواشکی بخـند فقـط برای مــن ...
دیدگاه ها (۵)

دختر کوچولو وارد بقالی شد و کاغذی به طرف بقال دراز کرد و گفت...

مادرم میگفت شنیدم پسر همسایه خیلی مومن است. نمازش ترک نمی شو...

صرفا برای توﻣﻬﺮﺑﺎﻧــــــﻢ !!!ﺑﻬﺎﻧـــــﻪ ﻫــــﺎﯼ ﮔـــــﺎﻩ ﻭ ﺑ...

مَڹ اَز تمامِ دُنیا...فَقَط ...آڹ دایره ےِ مِشڪیِ چِشماڹ تو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط