اون دختر معصوم

اون دختر معصوم...
قدیسه یک شهر. عاشقت بود
شبی که هجوم شهوتت بکارتش را درید عاشقت بود
تمام لحظه هایی که هوس هایت قداستش را به تاراج میبرد عاشقت بود
وقتی معصومان برای معصومیت از دست رفته اش اشک میریخت عاشقت بود
وقتی فاتحانه به دردهایش میخندیدی...
عاشقت بود
فقط نمیفهمم
چرا امروز ننگ هرزگی تو سهم اوست
و مهر فاحشگی روی پیشانی اش!!
دیدگاه ها (۲۱)

هر روز که میگذرد بیشتر عاشقت می شوملحظه به لحظه نفسی از سوی ...

دفتر و خودکار خود را برداشته ام و میخواهم چند خطی از تو بنوی...

آدرس بدم تشریف بیارید یه چای دور هم بزنیم!!قلم و کاغذ دستت ب...

دیوونگی یعنی :عکسشو تو گوشیت هی نگاه کنی .... واسه بار هزارم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط