دفتر و خودکار خود را برداشته ام

دفتر و خودکار خود را برداشته ام
و میخواهم چند خطی از تو بنویسم
تویی که در روز خورشید و در شب ماه و ستاره ی منی......
تویی که مانند پرنده بال پرواز کردن به من دادی و مرا از قفس تنهاییم رها کردی......
حال که تو را در کنارم میبینم
حس بی انتها بودن میکنم....
حس پرواز در اوج آسمان ها را میکنم....
با تو هر روزم زیباتر از روز گذشته است
با تو گذر هر فصل برایم شیرین است
مخصوصا فصل پاییز ...
اگر تو نباشی در کنارم عقربه های ساعت برایم نمیچرخد
اگر هم بچرخد هر ثانیه اش برایم یک عمر میگذرد ...
مرا دیوانه کرده هر لحظه بودن با تو.....
دیوانه شدم
دیوانه ی عشق تو ...
وقتی به چشمانت مینگرم سرشار میشوم از جمله های زیبا برای تو ......
تو با من چه کردی که دارم می نویسم با تمام وجودم از تو ...
دیدگاه ها (۲۴)

برای اولین بار بود که همدیگر را میدیدیم... اما دیدی گاهی یک ...

یه وقتایی باید رفت...اونم با پای خودت...باید جات تو زندگی بع...

هر روز که میگذرد بیشتر عاشقت می شوملحظه به لحظه نفسی از سوی ...

اون دختر معصوم...قدیسه یک شهر. عاشقت بودشبی که هجوم شهوت...

دستم خواب رفته بود، دست راستم که گذاشته بودم زیر سرت و خوابت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط