-دیدار دوباره-
-دیدار دوباره-
-۱۴- ویو راوی
لونا و سانزو رفتن پشت بوم تا برای مبارزه جای بیشتری داشته باشن
ویو پشت بوم
لونا و سانزو مقابل هم وایسادن و بعد شروع کردن
سانزو اومد و لگد زدن به زانوی لونا و لونا جا خالی داد
پرید و رفت پشت سر سانزو و از اون پشت غافلگیرش کرد
سانزو افتاد زمین ولی با سرعت نور بلند شد و به مبارزه ادامه داد
چند مین همینطوری داشتن مبارزه میکردن که سانزو نقطه کور لونا، جایی که نمیتونست دفاع کنه رو پیدا کرد و لونا رو برد
لونا:آفرین کارت خوب بود(رو زمین افتاده)
سانزو:توحالت خوبه؟ببخشید دردت گرفت؟
لونا:نه چیزی نیست خوبم
بعد لونا بلند شد
لونا:خب..امشب میریم
سانزو:درمورد اینکه چطوری میریم توضیح ندادی؟
لونا:باید بریم تو کوچه پس کوچه های شهر، جایی که هیچکس نباشه بعد من ی پرتال باز میکنم و میریم
سانزو:هنوز هم باور نمیکنم که میخوایم این کارو انجام بدیم
لونا:اما باید باور کنی امشب راه میوفتیم
سانزو سرش و به علامت تایید نشون داد
بعد رفتن بخوابن تا برای شب آماده باشن
-۱۴- ویو راوی
لونا و سانزو رفتن پشت بوم تا برای مبارزه جای بیشتری داشته باشن
ویو پشت بوم
لونا و سانزو مقابل هم وایسادن و بعد شروع کردن
سانزو اومد و لگد زدن به زانوی لونا و لونا جا خالی داد
پرید و رفت پشت سر سانزو و از اون پشت غافلگیرش کرد
سانزو افتاد زمین ولی با سرعت نور بلند شد و به مبارزه ادامه داد
چند مین همینطوری داشتن مبارزه میکردن که سانزو نقطه کور لونا، جایی که نمیتونست دفاع کنه رو پیدا کرد و لونا رو برد
لونا:آفرین کارت خوب بود(رو زمین افتاده)
سانزو:توحالت خوبه؟ببخشید دردت گرفت؟
لونا:نه چیزی نیست خوبم
بعد لونا بلند شد
لونا:خب..امشب میریم
سانزو:درمورد اینکه چطوری میریم توضیح ندادی؟
لونا:باید بریم تو کوچه پس کوچه های شهر، جایی که هیچکس نباشه بعد من ی پرتال باز میکنم و میریم
سانزو:هنوز هم باور نمیکنم که میخوایم این کارو انجام بدیم
لونا:اما باید باور کنی امشب راه میوفتیم
سانزو سرش و به علامت تایید نشون داد
بعد رفتن بخوابن تا برای شب آماده باشن
۱۳.۱k
۳۰ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.