برای تو مینویسم

برای #تو مینویسم
برای تو که از جان عزیز تری و
از من به من نزدیک تر....
داشتم به تو فکر میکردم
همان طور که شب به روز
همان طور که ماه به خورشید
همان طور که گل به آفتاب
تو نیمه ی دیگر منی...
مثل خون در رگ،برای ادامه ی حیات نیاز منی...
و من از میان تمام خوبان تورا برگزیدم
تویی که خورشید در مقابل چهره ی نورانیت کم می آورد
تویی که مثل آب زلالی و مثل باران آرام..
تویی که هر بار به من مینگری عشق سراسرم را پر میکند و شادی از میان عمق وجودم پرت میشود روی لب هایم و مثل غنچه شکوفه میزند بر گونه هایم.
آه اگر بدانی من چقدر دوستت دارم...
اگر بدانی چقدر به بودنت نیاز دارم...
من با تمام وجودم تورا خواستارم.
و تو ای ماه تابان من، عشق جاودان من
ریشه هایت را از من نگیر
نبود تو نبود زندگیست
نبود تو خود مرگ است....
دقیقا خود مرگ.........

#[جانِ من وجَهانِ من]❤️
دیدگاه ها (۰)

درسته هیچوقت دیر نیستولی بعضی وقتا دیگهارزشش رو نداره..........

#مامان همیشه میگه:چای باید خوب دم بکشه!تا عطر و رنگ واقعیشو ...

خوشا آن دلبرِ جانی ؛که جانانش ؛به جز او در سرش سودایِ جانانی...

#عشق یعنی کوچک کردن دنیا به اندازه یک نفر و بزرگ کردن یک نفر...

عاشقانه های شبنم با مادرم زهرا

یک شب هم باید با هم بیدار بمانیم تا خود صبح . هی چشمهای تو پ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط